هدية الخير (بخش دوم) - صفحه 255

بنى آدم ۱ اند عند اللّه .
پس حفظ نظام كه اعلى امور است نزد ملك علاّم و موصل است به مرتبه كرام ، منوط بود به نشر آثار عدالت حكّام كه رعايت صلاح عام است به متابعت ناسخ الاديان كه آن دين اسلام است و ابطال نظام كه اقبح امور است نزد ملك قادر و موصل است به مراتب اهل كباير كه «واللّه لا يحبّ المفسدين »۲ منوط است به نشر آثار جور حاكم جاير ۳ كه آن فساد عام است به مخالفت شرع سيّد الانام عليه الصّلاة والسّلام . فلهذا حاكم عادل ، به مراتب احبّ و اقرب واصل گردد و جاير ۴ را در منازل ابغضيّت ، عذاب كامل متواصل بود .
ديگرى ۵ آن كه چون يافتن ۶ عنان نفس سبعى و بهيمى از راه تحصيل لذّات با كمال قدرت بر آن اكمل محصّلات مراتب ترقّيات است ، پس هرگاه نفوس حكام و متسلّطين با غايت اقتدار بر كسب اشرار ، متحلّى به زيور عدالت كه احسن و اتمّ صفات نفس ملكى است ـ شود ، اسرع از طالبان عرفان به مدارج اهل ايقان كه مستغرقان بحر وصال و والهان سرّ اتّصال اند برسند ۷ و خلعت مطالعه تجليّات انوار جمال و جلال در پوشند و بر سرير مقرّبان احبّ و سابقان اقرب ، متمكّن گردند ۸ و چون نفوس ايشان ملوّث به خبايث صفت جور كه جامع جميع اخلاق ذميمه است شود ، در مهاوى بُعد از مراتب ارباب كشف و عيان ، به حبال ۹ كمال ابغضيّت ـ كه آن حرمان است از مشاهده لقاى حضرت رحمان ـ مقيّد گردند ۱۰ و به شدايد عذاب كه ثمره تسليط وساوس شيطانى و هواجس ۱۱ نفسانى است گرفتار آيند . ۱۲
و از اين جاست كه اهل حق ، حلاوت يك لحظه عدالت را كه نتيجه آن نور است

1.ف: + ايشان .

2.سوره مائده ، آيه ۶۴ .

3.ف: جابر .

4.ف: ـ ديگرى .

5.ف: تافتن .

6.ف: برسد .

7.ف: گردد .

8.ف: خيال .

9.ف: مواجس .

10.ف: ـ آيند .

صفحه از 337