هدية الخير (بخش دوم) - صفحه 277

بُعد «و قيل بعدا »۱ به زاويه قرب «من تقرّب إلى اللّه شبرا تقرّب إليه ذراعا» ۲ رسد ۳ و از دل غموم معصيت و قيد ۴ هموم دار آخرت ، به جان امان يابد ؛ چنانچه در حديث نبوى هم مصدّق اين معنى وارد است كه: «إنّ العبد إذا اعترف ثمّ تاب تاب اللّه عليه» ۵ يعنى چون بنده بر اسائت اعمال خويش مطلع شود و به تقصيرات ، معترف آيد و از مافات ، نادم و بر تدارك آن ، عازم و بر صرف باقى عمر در طاعات ، جازم گردد حضرت اللّه ـ تعالى و تقدّس ـ گناهان او را عفو فرمايد و او را از زمره مقبولان گرداند ؛ چه دست عنايت ۶ بى علّت او آلايش بسيارآلوده روزگار را به درياى عفو ۷ شسته و بدرقه كرم بى نهايت او بس مغرقان بحر هلاك را از غرقاب معاصى رهانيده . ۸

نظم

عفو او بخشيده هم چون ما بسىلطف او شامل به حال هر كسى
و چون در لفظ حديث قدسى ، «يا ابن آدم» واقع است ، برهان صحّت نسبت با ۹ آدم و آدميّت توبه تائب ۱۰ بود كه «و عصى آدم ربّه فغوى ثمّ اجتباه ربّه فتاب عليه و هدى »۱۱ بلكه به موجب نصّ با درايت «يا أيها الّذين آمنوا توبوا إلى اللّه توبةً نصوحا »۱۲ أي خاليا عن الشوائب ، بر هر مؤمنى كه طالب نجاح و جوياى فلاح است ، توبه واجب و لازم است ؛ زيرا كه احكام اضداد در جبلت انسان ، مركوز و اصول خير و شرّ در طينت او معجون است و تخليص جوهر شريف انسانى از خبايث آثار شيطانى ، ممكن نيست مگر به گذار احدى النارين ؛ آتش ندم يا نار جهنّم . پس مبادرت تخليص ۱۳ به أخفّ النارين پيش از طى بساط اختيار ، دأب اخيار و رسم ابرار است .

1.سوره هود ، آيه ۴۴ .

2.مسند أحمد ، ج ۵ ، ص ۱۵۵ ، عوالي اللئالي ، ج ۴ ، ص ۱۱۶ .

3.ف: ـ رسد .

4.ف: ـ و قيد .

5.صحيح البخاري، ج ۵، ص ۵۹.

6.. ف: غايت .

7.ف: ـ عفو .

8.ف: رهانيد .

9.. ف: بسبب يا .

10.ف: نائب.

11.سوره طه ، آيه ۱۲۱ و ۱۲۲ .

12.. سوره تحريم ، آيه ۸ .

13.م : ـ تخليص.

صفحه از 337