هدية الخير (بخش دوم) - صفحه 298

مركب هاى شمااند ، پس رفق كنيد با مطاياى خويش تا در بيداى ۱ ضلالت پياده نمانيد و از همراهى ارباب رحمت محروم نگرديد ـ بى شك ، مثبت اين مراد بود .

نظم

خواهى كه به گِل نماندت خراز جمله هواى خويش بگذر
نفس تو چو وارهد ز تلبيسآسوده شوى ز رنج ابليس
يابى زجهان جان پناهىو از جان به جنان دوست راهى
اكنون ببايد دانست كه اين تسيّر به سيرت جماد كه موتى است مجازى و مأمورٌ به است ، در حديث نبى حجازى عليه السلا ۲ رجوع منتهاست به جانب مبدأ اصلى و توجّه معلول به علت حقيقى . و اقواى وجوه در تسخير ۳ قوا ۴ و ارواح عالم قوّت ، ۵ اين توجّه است . خصوصا چون ۶ با حبس نفس بود ، پس تصوّر صور ملايمه ، پس تحريك آنها به تلاوت اسماى ملايكه و بخورات لايقه و لبس اَلبسه مناسبه و امثال اينها ، چنانچه اصحاب تجارب ۷ را بر آن اطّلاع حاصل است . و آن را كه ۸ در تحصيل فيض ۹ و تحريك ارواح به وسايط كم تر احتياج است ، او در اين امر كامل است . و در طلب اين حقايق است كه اختلاف طرايق ميان بنى نوع واحد كه افراد انسان است ، به ظهور پيوسته ، بعضى كمر ضلال بر ميان بسته اند و جمعى بر سرير كمال نشسته ؛ چنان كه فحواى آيه «أم حسب الّذين اجترحوا السيّئات أن نجعلهم كالّذين آمنوا و عملوا الصّالحات سواءً محياهم و مماتُهم ساء ما يحكمون »۱۰ و نص تا در آيه «قل هل يستوي الأعمى و البصير أفلا تتفكّرون »۱۱ بدين حاكم است و چون بر طالبان دين و راغبان ۱۲ راه يقين ، لازم است كه تحقيق امر عبادت بدانچه مقدور بود كنند و از احوال اهل عالم

1.م: پيداء .

2.م ف: صلى اللّه عليه وآله .

3.م: تستر .

4.ف: ـ قوا .

5.ف: قوه .

6.ف: كه .

7.م: تجارت .

8.ف: ـ كه .

9.ف: + و ادراك .

10.سوره جاثيه ، آيه ۲۱ .

11.سوره انعام ، آيه ۵۰ .

12.ف: راعيان .

صفحه از 337