هدية الخير (بخش دوم) - صفحه 300

عروجى و رجوعى ۱ كه قوس نصف ديگر دايره است ، بر يك يك مرتبه از اين مراتب ، گذر مى بايد كردن و با هر منزلى آشنا شدن و تسخير معانى هر مرتبه به تسيّر به سيرت آن مرتبه نمودن .

نظم

چراغ۲مرد معنى آشنايى استبه قدر آشنايى روشنايى است
تا آنگه كه ملكه ساير به حدّى رسد كه هرگاه خواهد ، رجوع به طرف مقصود ، به سهولت تواند كردن و به نهايت مراتب موحّدان كامل و عارفان مقبل كه آن وصول است به سعادت لقاء اللّه و حصول بقاء باللّه ۳ بعد الفناء فى اللّه و آن را «صحو بعد المحو» نيز خوانند ، تواند رسيدن و نيز از قوّت هاى عوالم باطنى ، آنچه مسخّر او گشته باشد ، به ظاهر تواند آوردن كه كرامات عبارت از آن است و آنچه حضرت نبوى عليه السلا ۴ فرمود كه: «العود أحمد» ۵ تنبيه بر رفعت شأن اين اصحاب رجعت است .

نظم

فقد سألوا و قالوا: ما النهاية؟فقال: هي الرجوع إلى البداية
اگر مردى برون آى و سفر كنهر آنچ۶آيد به پيشت زان گذر كن
مياسا روز و شب اندر مراحلمشو موقوف همراه۷رواحل
خليل آسا برو حق را طلب كنشبى را روز و روزى را به شب كن
امّا اول مرتبه كه گذر بر او واقع است ، حيوانيّت است كه در سلسله فيض وجود و تكوين ، مقدّم ۸ بر انسانيّت است و در رتبه قبول كمال ، تأليف و

1.ف: ـ و رجوعى .

2.ف: + اى .

3.ف: بقاء اللّه .

4.م ف: صلى اللّه عليه وآله .

5.گفته ابوبكر است (نك : الدرّ المنثور ، ج ۵ ، ص ۱۵۰) و آن مثلى است كه بدان تمثّل مى جسته اند . نك : الصّحاح ، جوهرى ، ج ۲ ، ص ۴۶۷ .

6.ف: هرآنچه .

7.م ، ف : + و . متن ، تصحيح قياسى است .

8.ف: ـ مقدّم .

صفحه از 337