هدية الخير (بخش دوم) - صفحه 323

محمود ، مقرّر و محقق ۱ است و در طريق ۲ قبول تربيت ، ۳ سالكان دولتمند ، آن را شناسند كه در بحر اشتغال بدين ذكر ، مستغرق است .

نظم

در ذات مقدّست كسى را ره نيستوز عين كمال تو كسى آگه نيست
سرمايه سالكان راه طلبتجز گفتن لا إله إلاّ اللّه نيست
و به كلمه ثانيه ، ارشاد مى كند مستغرقان بحار ۴ نعماء و مغترفان ۵ زلال آلاء را به اكمل طرق اداى شكر حضرت منعم حقيقى كه جمله ساكنان كوى خدمت و سوختگان آرزوى قربت ، در طلب آن ، ۶ دلسوزان و جانگدازان اند ؛ چنانچه ۷ گفته اند .

نظم

شكر حق را كسى چه داند گفت؟گهر ذكر او كه داند سفت؟
گر همه موى ها زبان گرددهر يكى را۸هزار جان گردد
پس سوى شكر نعمتش پويندگر بگويند هم بدو گويند
گر كسى شكر او فزون گويدشكر توفيق شكر ، چون گويد؟
و چون در حديث شكر ، بسط اين مطالب شده ، احتياج به تكرار نباشد .

نظم

شكر نعمت هاى حق مى گو مدامتا كند حق بر تو نعمت را۹تمام
حمد خالق بر زبان دار اى پسر!عمر تا بر باد ندهى اى پسر!
لب مجنبان جز به ذكر كردگارزان كه پاكان را همين بودست كار

1.م: محقّ.

2.ف: + سلوك .

3.ف: ـ تربيت .

4.ف: ابحار .

5.ف: معترفان .

6.ف: ـ آن .

7.. ف: چنان كه .

8.ف: زان .

9.ف: نعمت ها .

صفحه از 337