هدية الخير (بخش دوم) - صفحه 333

تحريك نمايد و مزاج ۱ دماغ مختل شود و امراض چون دوار و سدر ۲ و طنين و ددى و غيره روى نمايد و از كتب طبيعيين ، استنباط هر يك ۳ توان نمود .
و ۴ هرگاه بعد الخلو تام گويند ، بدين حركت ، اخلاط در بدن بسوزد و بخارات بد از ايشان به دماغ برآيد و حرارت دل نيز ۵ غلبه بكند ۶ و مادّه ها را در دماغ بسوزاند و سودا گرداند و علّت هاى بد ، چون ماليخوليا ۷ و كابوس و جنون و سوزش معده و بواسير و خفقان و تشنّج و بدى هضم و بى خوابى و اشباه اينها پديد آيد ؛ چنانچه در ۸ طبّ مقرّر است .
ديگرى آن كه از سه ذكر به تدريج زياده سازند چون آدمى [در] كبّاده كشيدن و غيره ، تا ۹ نفس نسوزد و قوّت ۱۰ زياده گردد ؛ چنان كه به يك نفس ، بسيار توانند ۱۱ گفتن بى كلفت و وحشت و مقادير آن غير معيّن است و كميّت آن ۱۲ ذكر ، به مشاهده صور در عالم مثال و ترقيّات و ۱۳ احوال مميّز گردد ؛ چه قابليّات متفاوت ۱۴ است:
گاه بود كه سالك ، معتدل المزاج بود و محتاج به زياده تعب ۱۵ نباشد ؛ بلكه اگر كشد مضرّ بود .
و گاه بود كه جذبه بر او چنان غالب ۱۶ بود كه كثرت ذكر بسوزد ۱۷ او را و از حدّ اعتدال به در برد ؛ چنانچه از حضرت شيخ اخى على دوستى ـ قدّست أسراره ـ مروى است كه يك ذكر بيشتر نمى توانسته ۱۸ گفتن .
و گاه بود كه چنان خام بود كه با كثرت ذكر ، ديگر مشقّت ها و تعب ها از خدمت عبادات ۱۹ مسنونه ، علاوه آن بايد ساخت تا ترقّى كند و پير كامل مكمّل به جهت ضبط

1.ف: + و .

2.ف: ـ و .

3.ف: مندر .

4.ف: هر يك استنباط.

5.م : ـ و .

6.ف: ـ نيز .

7.م: شود .

8.ف: ماخوليا .

9.. ف: + كتب .

10.ف: ـ تا .

11.ف: ـ قوّه .

12.. ف: تواند .

13.ف: اين .

14.ف: مختلف است و متفاوت .

15.ف: زياد نعت .

16.ف: ـ غالب .

17.ف: بسوزاند .

18.ف: نمى توانست .

19.ف: و عبادت .

صفحه از 337