حديث پانزدهم
۰.مَنْ يُطِعِ الأَميرَ فَقَدْ أَطاعَني ، وَ مَنْ يَعْصَى الأَميرَ فَقَدْ عَصاني. ۱
۰.يعنى: هر كس كه اطاعت و فرمانبردارى حاكم كند ، به تحقيق كه اطاعت من كرده، و هر كس كه به حاكم ، عاصى شود ، به من عاصى شود.
گر تويى تابع خدا و رسولحاكم خويش را اطاعت بر
زان كه عاصى شدن به حاكم هستعين عاصى شدن به پيغمبر
حديث شانزدهم
۰.إِسْمَعُوا وَ أَطيعُوا وَ إِن استُعمِلَ عليكم عبدٌ حبشىٌّ. ۲
۰.يعنى: فرمان بريد و اطاعت كنيد و اگرچه بر شما بنده حبشى را حاكم سازند.
بر شما گر كسى شود حاكمكش نباشد صفا و لطف خوشى
هست سمع و اطاعتش واجبگر همه هست بنده حبشى
حديث هفدهم
۰.لا طاعَةَ لَِمخْلُوقٍ في مَعْصِيَةِ الخالِق. ۳
۰.يعنى: فرمانبردارى مخلوق در معصيت خالق ، جايز نيست.
هست واجب اطاعت حاكمدر امور نكو و مستحسَن
در امورى كه معصيت باشدنيك نبْوَد متابعت كردن
1.نيل الأوطار ، ج ۷ ، ص ۳۵۹ و ج ۸ ، ص ۴۹ ؛ صحيح مسلم ، ج ۶ ، ص ۱۳ ؛ صحيح بخارى ، ج ۴ ، ص ۸ ؛ فتح البارى ، ج ۱۳ ، ص ۹۹ ؛ مسند الشاميين ، ج ۴ ، ص ۲۷۲ (ش ۳۲۵۵) .
2.تذكرة الفقهاء ، ج ۱ ، ص ۱۴۵ و ۱۷۹ ( ط ق ) ، فتح القدير ، ج ۴ ، ص ۳۲۸ ، مغني المحتاج ، ج ۴ ، ص ۱۳۰ ؛ نيل الأوطار ، ج ۹ ، ص ۱۶۷ ؛ الغدير ، ج ۱۰ ، ص ۲۷۳ .
3.المهذب ، قاضى ابن براج ، ج ۲ ، ص ۴۶۷ ؛ شرائع الاسلام ، ج ۳ ، ص ۷۲۳.