الشفا في أخبار آل المصطفي(عليهم السلام) - صفحه 510

فارسى شعر مى گفت و در قلمرو شعر و شاعرى «شفا» خوانده مى شد . خطّ را نيكو مى نوشت و در اين فنّ فاخر تجربه وافى داشت . استادان اين فنّ و كسانى كه در اين وادى سعى كرده و تجربه اندوخته اند ، از مهارت او در اقلام سبعه سخن گفته اند .
مولانا محمّد رضا رحمه الله علاوه بر محاسن و فضايل مذكوره ، حافظه بسيار قوى و ذهن بى نهايت روشن و درخشان داشت .
شيخ عبدالنّبى قزوينى در توصيف حافظه و ذهن وقّاد او مى گويد :
در اين دو صفت آيتى بود از آيات خداوندى با سعى و جهد و كوشش فراوان در عمل . در خطابه و سخنورى و سخن آرايى يكتاى زمانه بود ، با بيان سحّار ، قلوب مستمعين را اسير خود مى نمود ، قدرت بيان و متانت و استحكام كلام او در سر حدّ اعجاز بود .
عبدالرزّاق بيگ دنبلى ـ كه در ميان فضلا و ادباى آن عصر معدود و مشار اليه بالبنان است و بارها به صحبت او در تبريز و شيراز و قره باغ رسيده است ـ پس از وصف زياد از شيوه وعظ و تذكير و خطابت او مى نويسد كه :
ظرفا و بلغا و ادبا و البّاى بسيار ديده ام ؛ فاضلى چون او شيرين سخن و نديمى مانندش ماهر در همه فن نديدم . ۱
در لباسْ تفنّن به كار مى برد و به پاكى و پاكيزگى آن اهتمام مى ورزيد . در نگارستان دارا سيماى او را با اين لفظ توصيف مى كند :
فاضلى بلند قامت بود و چندين لبّاده ترمه و قلمكار بر روى هم مى پوشيد و به شكوه و تشخّص ظاهرى به علاوه تشخّص باطنى مى كوشيد . و با دوستان يك دل خويش چون شير و شكر مى جوشيد و بر بالاى لباس هاى خود ردايى سفيد و نازك كه حاجب ماورا نبود در بر مى كرد و ظاهرا به لطافت و پاكيزگى لباس بسيار ميل مى كرد . و دستارى سفيد و نازك و شسته و پاكيزه بر سر مى نهاد و عصايى چون خطّ موهوم

1.تجربة الأحرار ، ج ۱ ، ص ۱۷۹ .

صفحه از 575