از مستشرقان و پيروانشان گمان برده اند؛ بلكه بر نقد سند و محتوا يكسان توجه كرده اند ۱ ». 
 وى راههاى نقد سند و متن را چنين باز گفته است: 
 «نشانه هاى وضع در سند عبارتند از: 
 1 ـ مشهور بودن راوى به دروغگويى در صورتى كه راوى ثقه اى آن را نقل كرده است. 
 2 ـ اعتراف واضع. 
 3 ـ نقل راوى از كسى كه امكان ملاقات و دريافت از او برايش نبوده است. 
 4 ـ شرايط و انگيزه هاى واضع؛ مثل اينكه راوى حديث «الهريسة تشّد الظهر» محمد بن حجاج است كه فروشنده حليم بوده است. 
 نشانه هاى وضع در محتوا عبارتند از: 
 1 ـ ركيك بودن الفاظ، به گونه اى كه از فصيحان چنين واژه هايى سر نمى زند. 
 2 ـ فساد معنا، بدين سان كه با بديهيات عقلى، قواعد اخلاقى و مسلمات تاريخ ناسازگار باشد. 
 3 ـ مخالفت صريح با قرآن، به گونه اى كه قابل تأويل نباشد. 
 4 ـ مخالفت با حقايق تاريخى مسلم در عصر پيامبر ـ ص ـ . 
 5 ـ موافقت با مذهب و عقيده راوى، در صورتى كه فردى متعصب بوده است. 
 6 ـ حديث متضمن مطلبى باشد كه انگيزه نقل آن بسيار است و حال آنكه تنها يك نفر نقل كرده است. 
 7 ـ اينكه ثواب بيش از اندازه اى را براى كارى كوچك بيان كند» ۲ . 
 شيخ طوسى در زمينه نقد متن به چهار طريق اشاره كرده است: 
 «القرائن التى تدل على صحة متضمن الاخبار التى لا توجب العلم اشياء أربعة: منها تكون موافقة لأدلة العقل و مااقتضاه... و منها ان يكون الخبر مطابقاً لنص الكتاب اما خصوصه او عمومه او دليله او فحواه فإن جميع ذلك دليل على صحة متضمنه... و منها ان يكون الخبر موافقاً للسنة المقطوع بها من جهة التواتر... و منها ان
                         
                        
                            1.تراثنا الفكرى فى ميزان الشرع و العقل، محمد الغزالى، المعهد العالمى للفكر الاسلامى، امريكا، ص ۱۵۵ ـ ۱۵۶، به نقل از «السنة و مكانتها فى التشريع الاسلامى».
2.همان، ص ۱۵۵ ـ ۱۵۶ ، ترجمه آزاد.