253
مسند حضرت عبد العظيم حسني علیه السلام

۱۰۶.ابراهيم علوى گويد :عبدالعظيم حسنى رازى در خانه اش در شهر رى از امام جواد فرزند امام رضا عليهماالسلام از پدرانشان از على بن الحسين از پدرش از جدش على بن ابى طالب عليهماالسلام نقل مى كند كه حضرت فرمود چهار سخن را كه گفته ام خداوند مرا در قرآن تأييد فرموده است . من گفته ام : «آدمى در پس زبان خود پنهان است . پس هر گاه زبان به سخن بگشايد شناخته مى شود» خداوند مى فرمايد : «آنها را از سخنانشان مى شناسى» .
من گفته ام : هر كس چيزى را نداند با آن چيز به مخالفت برمى خيزد ، خداوند مى فرمايد : «من گفته ام : ارزش ـ يا اندازه ـ هر كس به اندازه آن اندازه از دانش و هنر اوست . خداوند در داستان طالوت مى فرمايد : در حقيقت خدا او را بر شما برترى داده و او را در دانش و نيروى بدن بر شما برترى بخشيده است.
گفتم كشتن قاتل (قصاص) كشتار را (در جامعه) كم مى كند . خداوند مى فرمايد : «و اى خردمندان ، شما را در قصاص زندگانى است» .

۱۰۷.. .. به نقل از امام صادق عليه السلام مى فرمايد :مردى از بنى عُدى گفت : قريش نزد من گرد آمدند سپس نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمديم و گفتيم : يا رسول اللّه ! اگر پرستش بتان را ترك گوييم و از تو پيروى كنيم آيا ما را در ولايت و سرپرستى كه به على واگذار كرده اى شريك مى كنى؟ در اين هنگام جبرئيل بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد و گفت : يا محمّد صلى الله عليه و آله «چنانچه شريك كنى تمام اعمالت سوخته مى شوند»
آن مرد گفت : سينه ام به تنگ آمد و از شدت ناراحتى از آن جا فرار كردم ، ناگهان سوارى كه بر اسبى زرد مايل به سرخ كه عمامه اى زرد رنگ كه بوى مشك از او پراكنده بود جلوى من هويدا شد .
گفت : اى مرد! محمّد عقدى بسته كه آن را جز كافر يا منافق فسخ نمى كند . گفت : من نزد پيامبر صلى الله عليه و آله بازگشتم و جريان را به عرض حضرت رساندم . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند : آيا سوار را شناختى؟ او جبرئيل بود .
عقد و پيمان ولايتى را بر شما عرضه كرد كه چنانچه عقد را فسخ و يا در آن شك كنيد من در روز قيامت طرف و خصم شما خواهم بود .


مسند حضرت عبد العظيم حسني علیه السلام
252

۱۰۶.أخبرنا جماعة ، عن أبي المفضّل قال :حدّثنا أبو أحمد عبيداللّه بن الحسين بن إبراهيم العلوي ، قال : حدّثني أبي ، قال : حدّثني عبدالعظيم بن عبداللّه الحسني الرازي في منزله بالري ، عن أبي جعفر محمّد بن علي الرضا عليه السلام عن آبائه عليهم السلام عن علي بن الحسين ، عن أبيه ، عن جدّه علي بن أبي طالب عليه السلام قال : قلت : أربعاً أنزل اللّه تعالى تصديقي بها في كتابه :
قلت : المرء مخبوء تحت لسانه فإذا تكلّم ظهر ، فأنزل اللّه تعالى : « وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ »۱ .
قلت : من جهل شيئاً عاداه ، فأنزل اللّه تعالى : « بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ »۲ .
قلت : قدر ـ أو قال : قيمة ـ كلّ امرء ما يحسن ، فأنزل اللّه في قصّة طالوت : « إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ »۳ .
قلت : القتل يقلّ القتل ، فأنزل اللّه « وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُوْلِي الأَلْبَابِ »۴۵ .

۱۰۷.عبدالعظيم الحسني عن الصادق عليه السلام في خبر :قال رجل من بني عدي : اجتمعت إليّ قريش فأتينا النبي ، فقالوا : يا رسول اللّه ! إنّا تركنا عبادة الأوثان
واتّبعناك فأشركنا في ولاية علي فنكون شركاء .
فهبط جبرئيل على النبي فقال : يا محمّد ! « لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ »۶ الآية.
قال الرجل : فضاق صدري هارباً لما أصابني من الجهد فإذا أنا بفارس قد تلقّاني على فرس أشقر ، عليه عمامة صفراء يفوح منه رائحة المسك ، فقال : يا رجل ! لقد عقد محمّد عقدة لا يحلّها إلاّ كافر أو منافق .
قال : فأتيت النبي صلى الله عليه و آله فأخبرته .
فقال : هل عرفت الفارس ؟ ذاك جبرئيل عرض عليكم عقد ولاية إن حللتم العقد أو شككتم كنت خصمكم يوم القيامة ۷ .

1.محمّد صلى الله عليه و آله /۳۰ .

2.يونس/۳۹ .

3.البقرة/۲۴۷ .

4.البقرة/۱۷۹ .

5.الأمالي للطوسي ۴۹۴ .

6.الزمر/۶۵ .

7.مناقب آل أبي طالب ۲/۲۳۹ .

  • نام منبع :
    مسند حضرت عبد العظيم حسني علیه السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
    پیوند معرفی کتاب :
    http://www.hadith.net/post/52037
تعداد بازدید : 39415
صفحه از 312
پرینت  ارسال به