59
مسند حضرت عبد العظيم حسني علیه السلام

عالى مقام محسوب است ، شيخ در رجال خود وى را از اصحاب حضرت رضا عليه السلام ذكر كرده ، و نجاشى در رجال خود گويد : حسن بن على بن زياد و شاء بجلى از اهل كوفه بوده و از بزرگان شيعه بشمار ميرود.
نجاشى گفته : احمد بن محمّد بن عيسى ۱ گويد : وارد كوفه شدم و با حسن ابن على بن وشاء ملاقات كردم ، از وى خواستم كتاب علاء بن رزين ۲ و ابان بن عثمان ۳ احمر را براى من بيرون بياورد ، وى آن دو كتاب را بيرون كرد و به من نشان داد ، گفت اجازه روايت از اين دو كتاب را به من ميدهى؟
حسن بن على گفت : خداوند تو را رحمت كند چرا عجله ميكنى ؟! اكنون اين

1.احمد بن محمّد بن عيسى بن عبد اللّه اشعرى از بزرگان اهل حديث و مشايخ عالى مقام شيعه بشمار رفته ، شيخ نجاشى گويد : ابو جعفر شيخ محدثين قم و از فقهاء و اعيان اين طائفه در قم بود ، وى در نزد حكام و ولات بسيار معزز و محترم و با آنها آمد و شد داشت. احمد بن محمّد بن عيسى حضرت رضا عليه السلام را ملاقات كرده و به محضر حضرت جواد و هادى عليهماالسلامهم رسيده و كتبى نيز تأليف كرده است ، علماى رجال و فقهاى اماميه از اين راوى جليل القدر تجليل فراوانى نموده اند.

2.علاء بن رزين از مواليان ثقيف و اهل كوفه است ، شخصى در رجال خود گفته : علاء بن رزين از اصحاب حضرت صادق عليه السلام بشمار ميرود ، ودر فهرست گويد : علاء بن رزين از ثقات مشايخ حديث و جليل القدر است ، وى كتابى هم تأليف كرده و در چهار نسخه توسط روات بزرگ شيعه از وى نقل شده است.

3.ابان بن عثمان احمر ابو عبد اللّه بجلى از اهل كوفه بود ، شيخ او را از اصحاب حضرت صادق عليه السلام شمرده ، نجاشى گويد : ابان بن عثمان از اهل كوفه بود و در همانجا سكنى داشت ، و مدتى هم در بصره بود ، ابو عبيده معمر بن مثنى و ابو عبد اللّه محمّد بن سلام از وى اخبارى مربوط به شعراء و انساب عرب اخذ كرده اند. پس از اين گفته : وى از حضرت صادق و كاظم عليهماالسلام روايت كرده ، وكتابى هم در مواليد و وفيات و مغازى تأليف نموده است.


مسند حضرت عبد العظيم حسني علیه السلام
58

رسيدم و كتاب ابن بكير ۱ را در نزد او قرائت نمودم ، وى نيز كتاب خود را بر ميداشت و به حجره من مى آمد و برايم قرائت ميكرد.
روزى يكى از خويشاوندان طاهر بن حسين ۲ كه از اركان دولت و اعيان مملكت بود از وى در خواست كرد كه نزد او برود ، هنگامى كه اين پيام را براى او بردند ، وى گفت : مرا با آل طاهر چه كار است ؟! و من با آنها كارى ندارم ، من هرگز با آنها ارتباط پيدا نخواهم كرد ، و با آنان كارى نخواهم داشت.
فضل گويد : من از اين قضيه فهميدم كه او هنگامى كه به حجره من ميآمد و برايم درس ميگفت فقط براى قصد قربت بوده ، وى در مسجد كوفه نزديك اسطوانه هفتم معروف به ستون ابراهيم نماز ميخواند ، و با ابو محمّد عبد اللّه حجال و على بن اسباط اجتماعى داشتند ، حجال بسيار اهل جدل بود و ادعاى علم كلام ميكرد.
فضل گفته : حسن بن على بن فضال گاهى مرا با حجال به بحث و جدل وادار ميكرد ، و به من فوق العاده اظهار دوستى و محبت مينمود.
2 ـ حسن بن على بن زياد و شاء : اين راوى از بزرگان محدثين شيعه و از روات

1.عبد اللّه بن بكير بن اعين شيبانى از اصحاب حضرت صادق عليه السلام است و روايات زيادى نقل كرد و كتابى هم تأليف نموده است.

2.طاهر بن حسين معروف به « ذو اليمينين » از فرماندهان و امراى لشگر مأمون بود ، هنگامى كه « امين » مأمون را از خلافت خلع كرد ، مأمون از اين جريان سخت بر آشفت و لشگريان زيادى را تحت رياست و فرماندهى « طاهر » بطرف بغداد فرستاد . امين هم على بن عيسى بن ماهان را با افراد زيادى بسوى خراسان روانه كرد ، تا « مأمون » را دستگير كنند ، اين دو لشگر در « رى » بهم رسيدند و ميان آنان جنگ خونينى در گرفت و على بن عيسى كشته شده ، طاهر با سرعت زيادى خود را به « بغداد » رسانيد و آنجا را محاصره كرد ، پس از چند روز بغداد را تصرف كرد و امين هم در اين جريان كشته شد.

  • نام منبع :
    مسند حضرت عبد العظيم حسني علیه السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
    پیوند معرفی کتاب :
    http://www.hadith.net/post/52037
تعداد بازدید : 40827
صفحه از 312
پرینت  ارسال به