شرح احوال علامه مجلسی - صفحه 43

بالخصوص در دو رساله عقايد و (كتاب) «حقّ اليقين» خودم ـ ولا حول و لا قوة إلاّ باللّه العلّي العظيم .

وصيّت علاّمه مجلسى به فرزندان خود

سپس البتّه من فرزندانم را سفارش مى كنم به موافقت با هم و ترحّم و عطوفت با يكديگر ، و اينكه كوچك ترشان احترام بزرگ ترشان را رعايت كند ، و بزرگ ترشان بر كوچك ترشان مهربانى كند و در هيچ چيزى از كارهاشان اختلاف نكنند كه بالنتيجه ، دشمنانشان بر آنها چيره مى شوند.

تعيين وصىّ و ناظر

و قرار دادم ولايت فرزندان خُردسالم (سالانم) را ، و پرداخت ديونم ، و عمل به وصايايم را به نور چشمم و پاره جگرم ، محمّد رضا ، به نظارت دو عالم عامل زيرك پرهيزكار دوستْ دلم و پسر برادرم ، مولانا محمّد نصير و سيد نيرومند علاّمه امير محمّد صالح ، با حضور هر دو ، و اگر هر دو حاضر نباشند ، هر كدام كه حاضر بودند . سپس بايد وصىّ و دو ناظر توافق كنند و بايد تراضى نمايند و اهتمام كنند ، محض خداى تعالى و براى رعايت بعض حقها كه بر آنان دارم ، اگر معترف اند كه براى من ، حقّى بر ذمّه آنان است .

موارد وصيّت

1 ـ پس وصيّت اوّل من به آنان ، رعايت فرزندان صغير من و تعليمشان و تربيتشان است ، با لطف و نرمى ، و تنگ نگرفتن امر زندگانى است بر آنان.
2 ـ سپس پرداختن قرضهاى من است كه نزد آنان مظنون است ، گرچه بر حسب موازين شرعى ثابت نشده باشد ، و بايد در ابراء ذمّه من از حقوق خداى تعالى و حقوق مردم (بر من) كوشش خود به كار برند.
3 ـ و دوست مى دارم كه اگر در شهر اصفهان مُردم ، مرا در جوار پدرم ـ خدا

صفحه از 73