541
دانشمندان و مشاهير حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و شهر ري ج2

دانشمندان و مشاهير حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و شهر ري ج2
540

در محضر فرزانگان بلندپايه

ورود وى به تهران مقارن با پى ريزى مدرسه سپهسالار جديد بود. لذا براى تحصيل علوم نخست در مدارس كاظميه و قنبر على خان و حاج حسن مسكن گزيد و چون كار بناى مدرسه سپهسالار پايان يافت در آنجا اقامت نمود كه حدود پنجاه سال در اين مركز علمى و آموزشى مى زيست و اشكالات فلسفه مشاء را براى طالبان علم مى گشود. ۱
وى در صفحه آخر شرح قيصرى بر فصوص الحكم(چاپ سنگى) كه به خودش تعلق داشته و اكنون در كتابخانه مجلس شوراى اسلامى محفوظ مى باشد چنين نگاشته است:
در 1299ه.ق اين بنده براى تحصيل علوم دينيه رسميه به تهران آمده ام و ورودم در مدرسه معروف به كاظميه بوده و در ششم محرم سنه مذكوره به منزل پسر عمويم مرحوم شيخ عنايت اللّه ابن آقا نصراللّه ـ رحمت اللّه عليها ـ كه در سال قبل از من به تهران آمده بود و در آن مدرسه منزل داشت وارد شدم. ۲
بنابراين حكيم تنكابنى در سن نوزده سالگى به تهران آمده و آنچه كه در اكثر منابع مربوط به شرح حال ايشان در مورد ورودش به تهران در شانزده سالگى نوشته اند، درست نمى باشد.
ميرزا محمد طاهر تنكابنى در تهران محضر درس برخى از مشهورترين حكيمان و عارفان و نيز فقيهان نامدارى را دريافت و از خرمن علم و مكارم آنان خوشه برچيده است. استاد شهيد مرتضى مطهرى مى نويسد:
دوره ميرزاى جلوه و حكيم قمشه اى و حكيم مدرس را درك كرده است. اين كه از درس حكيم كرمانشاهى و حكيم نيريزى استفاده كرده است چيزى نمى دانيم. پس از دوره اين
سه حكيم از اساتيد مسلم به شمار مى رفته است. ۳
فرزانگانى كه حكيم تنكابنى نزد آنها تلمّذ نموده است به شرح ذيل مى باشند.
1 . آقا على مُدرّس تهرانى: حكيم مشهور قرن سيزدهم هجرى، فرزند ملا عبداللّه زنوزى و صاحب كتاب بدايع الحكم كه اهل ابتكار و نوآورى در موضوعات فلسفى بوده است. حكيم تنكابنى در مكتب اين دانشمند با انديشه هاى فلسفى حكيمان سلف خصوص ابوعلى سينا و ملاصدرا آشنا گرديد.
2 . آقا محمدرضا قمشه اى: وى از بزرگان حكما و عرفاى قرون اخير است كه در زندگى عملى و رفتارى به تمام معنى وارسته و عارف مشرب بود و با خلوت و تنهايى انس داشت. در سلوك معتقد به طريقه ملاصدرا، ميرفندرسكى، آقا محمد بيدآبادى و برخى ديگر از عارفان متشرع بود و در پرورش شاگردان پرمايه و دانشمندان مستعد اهتمام نشان مى داد.
ميرزا محمدطاهر تنكابنى سالها نزد اين عارف وارسته به فراگيرى آثار عرفانى همچون شرح فصوص الحكم قيصرى، تمهيد القواعد ابن تركه و برخى كتب ديگر اشتغال داشته است چنانچه خود در آغاز و انجام نسخه دست نويس از تمهيدالقواعد (به خط خودش) تصريح كرده كه آن را نزد محمدرضا قمشه اى خوانده است. همچنين حكيم تنكابنى در ايامى كه در محضر آقامحمدرضا صبابه فراگيرى شرح فصوص الحكم اشتغال داشته بسيارى از حواشى استادش را در حاشيه نسخه خودش به صورت «من الاستاذ الاجل آقا محمدرضا قمشه اى» ضبط نموده است كه اين اثر هم اكنون در كتابخانه مجلس شوراى اسلامى موجود مى باشد. ۴
3 . حكيم ميرزا ابوالحسن جلوه زواره اى: جلوه، حكيم قمشه اى و آقاعلى مدرس سه حكيم نامدارى بودند كه حوزه تهران در اواخر قرن سيزدهم و اوايل قرن
چهاردهم بر محور وجود آنها مى چرخيد ۵ ميرزا طاهر تنكابنى از شاگردان خوب و برجسته جلوه بود. ۶ خود مى گويد:
بعد از وفات آقا محمدرضا صهباى قمشه اى متوفى به سال 1306ه.ق از صناديد و مدرسين عرفان كه در مدرسه ميرزا شفيع صدر اعظم مجلس افاضت و افادت داشت چون به درس جلوه رفتم كتاب تمهيد القواعد ابن تركه كه آن كتاب با شرح آن از صائن الدين على نواده مؤلف در سال 1315ه.ق در تهران به طبع رسيده است را شروع به خواندن كرديم. ميرزا را عادت بر اين بود كه تا كتابى را تصحيح نمى كرد شروع به بحث در آن نمى نمود. آن تمهيد القواعد كه در نزد قمشه اى خوانده بوديم صفحه به صفحه و گاهى سطر به سطر افتاده داشت و او به نيروى بيان عرفانى مباحث كتاب را تقرير مى نمود ليكن مرحوم ميرزا ابوالحسن جلوه تمام كتاب را اصلاح مى نمود سپس درس مى گفت از اين مقايسه كوچك طرز دقت و تحقيق ميرزاى جلوه با طرز تدريس مرحوم قمشه اى كاملاً آشكار و مبرهن بود. ۷
ميرزا محمدطاهر تنكابنى از حاشيه هاى جلوه كه بر كتاب شفاى ابوعلى سينا نوشته بود بهره مى برد. ۸
حكيم تنكابنى استاد خود را چنين وصف كرده است:
سيدنا الاستاد في العلوم العقليه الفاضل الكامل المحقق المدقق افضل المتأخرين و اكمل المتبحرين ميرزا ابوالحسن المتخلص به جلوه (طاب ثراه) از اكابر دانشمندان و فلاسفه عصر خود به شمار مى رفت بلكه در اطلاع و تتبع در اقوال قدماء حكما و تمهر و تبرع در اكثر فنون حكمت سرآمد اقران خود بود و در طرق مباحث عقلى بيشتر تمايل آن بزرگوار بر طريقه مشائين و اعتمادش به دقايق و حقايق مشحونه در كتب ابن سينا بوده و اكثر عمر را به تدريس و بحث كتب آن فيلسوف بزرگ معروف مى داشت و اين استاد اعظم فرزند سيد محمد طباطبايى از اهل زواره است. ۹
در رساله اى كه به زندگى برخى حكما و عرفا اختصاص دارد و به قلم محمدطاهر تنكابنى مى باشد وى جلوه را چنين معرفى كرده است:
از حكما و علماى بزرگ اين عصر بوده و در عمر خود طريق تجريد و تفريد اختيار فرموده و همواره مشغول تدريس و افاده بوده مخصوصا در طريق حكمت مشاء و حل غامض كتب شيخ الرئيس تبحّر و تسلط كامل داشته، در فنون رياضى نيز ماهر و استاد بوده، شعر هم مى سروده[است]. ۱۰
4 . حاج شيخ على نورى: متوفى به سال 1335ه.ق مشهور به شيخ الشوارق صاحب حواشى بر اسفار و شوارق الالهام لاهيجى و شرح مطالع در منطق حكيم تنكابنى، شرح مطالع را نزد وى قرائت نمود و در حواشى خود از او به عنوان شيخ استاد شيخ على ـ سلمه اللّه تعالى ـ ياد كرده است. ۱۱
5 ـ ميرزا عبداللّه : محمدطاهر تنكابنى هيأت و نجوم را نزد وى آموخت. ۱۲
6 . حاج ميرزا ابوالفضل تهرانى، فقيه، حكيم، اديب و شاعر اواخر قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم هجرى و از پرورش يافتگان مكتب ميرزاى شيرازى، ميرزا حسن نورى و حاج ميرزا حبيب اللّه رشتى و مؤلف كتاب گران سنگ شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور و تأليفات عديده ديگر. وى از مشاهيرى است كه در سنين جوانى از نوادر عصر و علامه دهر گرديد و به مقام اجتهاد نايل گشت. ۱۳ حاج ميرزا ابوالفضل تهرانى افتتاح كننده و نخستين مُدرّس رسمى مدرسه سپهسالار و امام جماعت مسجد سپهسالار بود. حكيم تنكابنى در سلك طلاب آن مدرسه از محضر ايشان استفاده برد در نخستين ملاقات بين اين شاگرد و استاد مباحثى در فنون گوناگون اسلامى از قبيل صرف و نحو، منطق و كلام، فقه و حكمت و عرفان صورت گرفت و سؤال و جوابهايى در اين زمينه ها رد و بدل گرديد. حاج ميرزا ابوالفضل در هر يكى از دانشهاى مذكور جوابهاى عالى و كافى دارد كه حكيم تنكابنى از اين حُسن بيان و حاضرجوابى و جامعيت علمى مبهوت و متعجب گرديد و عزم خود را جزم نمود تا در خدمت استاد مذكور تلمذ نمايد. ۱۴
7 . آيت اللّه حاج ميرزا محمدحسن آشتيانى: وى در سال 1283ه.ق پس از آن كه در محضر اساتيد حوزه نجف به مقام اجتهاد نايل آمد به تهران آمد و حوزه درسى تشكيل داد و در اصول فقه مباحث تازه و نكته هاى پرمايه اى را مطرح كرد به همين دليل طالبان اين علم از اطراف و اكناف به محضرش شتافتند و او را بر ساير متبحرين در رشته اصول فقه ترجيح دادند. ۱۵ ميرزا محمدطاهر تنكابنى علوم نقلى و مباحثى از فقه و اصول را نزد ايشان فراگرفت. ۱۶

1.گلشن جلوه، به اهتمام نگارنده، ص ۱۶۱ .

2.نخبگان علم و عمل ايران، دكتر سيد مصطفى محقق داماد، ص ۱۵ .

3.خدمات متقابل اسلام و ايران، استاد شهيد مرتضى مطهرى، ص ۶۱۹ .

4.نخبگان علم و عمل ايران، ص ۳۳۸ ـ ۳۳۹ .

5.خدمات متقابل اسلام و ايران، ص ۶۰۹ .

6.شرح حال رجال ايران، مهدى بامداد، ج دوم، ص ۱۸۵ .

7.مجله يادگار، سال سوم، شهريور ۱۳۲۵، ص ۷۷ .

8.الذريعه، ج ۶، ص ۱۴۱ .

9.مجله آينده، شماره مسلسل ۲۱، سال ۱۳۰۶؛ مختصر شرح احوال ميرزاى جلوه، محمدطاهر تنكابنى.

10.زندگينامه برخى از حكما، عرفا و متكلمان، به قلم ميرزا محمدطاهر تنكابنى .

11.نخبگان علم و عمل، ص ۱۷ .

12.مجموعه آثار حكيم صهبا، حامد ناجى اصفهانى و...، ص ۱۶۹ .

13.گلشن ابرار، ج ۴، مقاله نگارنده و نيز ر.ك: موسوعة مولفى الاماميه، جزء ثانى، ص ۵۸۸ .

14.مقدمه ديوان حاج ميرزا ابوالفضل تهرانى، به اهتمام سيد جلال الدين محدث ارموى، ص «سا».

15.ر.ك: گلشن ابرار، ج ۴، مقاله نگارنده .

16.اختران فروزان رى و تهران، محمد شريف رازى، ص ۳۱۷ .

  • نام منبع :
    دانشمندان و مشاهير حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و شهر ري ج2
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
    پیوند معرفی کتاب :
    http://www.hadith.net/post/52477
تعداد بازدید : 146909
صفحه از 845
پرینت  ارسال به