561
دانشمندان و مشاهير حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و شهر ري ج2

به سوى عتبات

يك روز آية اللّه شاه آبادى كتاب كفاية الاصول را كه در علم اصول بود و به تازگى در دسترس علاقه مندان قرار گرفته بود مشاهده كرد، نسخه اى از آن را تهيه نمود و با مطالعه اين اثر به مطالب عميق و دقيق آن پى بُرد و علاقه مند گرديد با پديد آورنده اش آية اللّه آخوند ملا محمد كاظم خراسانى آشنا شود از اين جهت مصمم گرديد بار سفر بسته و رهسپار عتبات گردد. قبل از حركت به سوى عراق همراه با همسرش به اصفهان رفت تا با مادر مهربان و ساير بستگان خود ملاقات نمايد، و چون مادرش مايل بود در اين سفر با بركت با فرزندش به نجف برود، او هم نپذيرفت و بدين گونه كاروان كوچك خانواده ميرزا محمدعلى در حدود سال 1322 ه.ق عازم نجف گرديد. ميرزا محمدعلى با وجود آن كه به درجه اجتهاد رسيده بود با اشتياق فراوان به مدت هفت سال در دو دوره كامل درس خارج اصول آخوند خراسانى شركت كرد و در همين زمان بر اثر مذكور شرحى نوشت كه در آنجا هر وقت مطلبى را از استاد خود ذكر نموده به دنبال آن «روحى فداه» آورده است. ۱ او در درس آية اللّه فتح اللّه شريعت اصفهانى (متوفى به سال 1339 ه.ق) و مرحوم آية اللّه ميرزا حسين خليلى (متوفى 1326 ه.ق) شركت كرد و چون در حوزه نجف آشفتگى ديد راهى سامرا گشت و ضمن شاگردى نزد آية اللّه ميرزا محمدتقى شيرازى خود به تدريس فقه، اصول و حكمت پرداخت به نحوى كه حوزه درسى ايشان از قوى ترين مراكز آموزشى سامرا به شمار آمد. ۲
بعد از يك سال اقامت در سامرا آية اللّه شاه آبادى تصميم مى گيرد به ايران بازگردد كه در اين اثنا آية اللّه ميرزا محمدتقى شيرازى مطلع مى گردد و بلافاصله به محل اقامت شاگردش مى رود و به وى مى گويد: ميرزا محمدعلى من سفر به ايران و ترك حوزه ايران را براى تو جايز نمى دانم! مرحوم شاه آبادى از ميرزاى شيرازى دوم، تقاضا مى كند او را بين محذورات قرار ندهد زيرا مادرش راضى نبود او در عتبات عراق بماند و ميرزا هم مخالف بازگشت او به وطن بود و اين موضوع برايش شكل بزرگى شده بود. ميرزاى شيرازى پس از درك چنين واقعيتى به وى گفت برو، مانعى ندارد ۳
بدين گونه آية اللّه شاه آبادى ضمن عذرخواهى از استادش خداحافظى نمود و به ايران آمد.
وى قصد داشت بعد از آن كه مادرش را به اصفهان رسانيد به سامرا بازگردد امّا مردم اصفهان از وى خواستند در اين شهر بماند، از آن سوى برخى از اهالى تهران وقتى از ورود آية اللّه شاه آبادى به ايران مطلع شدند، به اصفهان آمدند و با اصرار از او درخواست كردند به تهران برود. از اين رو آية اللّه شاه آبادى مدتى در اصفهان اقامت داشت و بعد برخلاف ميل درونى راهى تهران گرديد و در خيابان شاه آباد سابق (جمهورى اسلامى) منزلى براى خود تدارك ديد و آنجا سكونت اختيار كرد و از اين رو به شاه آبادى معروف گرديد.

1.كاروان علم و عرفان، ج ۲، ص ۱۷ ـ ۱۶، عارف كامل، ص ۶۱ .

2.ويژه نامه سالگرد رحلت آية اللّه محمدعلى شاه آبادى، حوزه علميه شهيد شاه آبادى، ص ۵۸ .

3.عارف كامل، ص ۵۶ و ۵۷؛ كاروان علم و عرفان، ج دوم، ص ۱۸ .


دانشمندان و مشاهير حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و شهر ري ج2
560

43

محمدعلى شاه آبادى

(1369 ـ 1292 ه.ق)

غلامرضا گلى زواره

در سال 1292 ه.ق و در محله حسين آباد اصفهان، آية اللّه ميرزا جواد بيدآبادى صاحب فرزندى گرديد كه به دليل اشتياق وافر به خاتم رسولان و جانشين راستين او، وى را محمدعلى ناميد. او سومين اولاد خانواده بود و پدرش كه خود از علم، معرفت و پرهيزكارى بهره داشت نسبت به تربيت فرزندان خود توجهى خاص داشت و با درايت، دقت و احساس مسؤوليت رفتارشان را براى روى آوردن به فضيلتهاى اخلاقى و مكارم عالى انسانى اصلاح مى نمود.
محمدعلى در خانه اى پرورش مى يافت كه چون بوستانى طراوت و عطر معرفت و صفاى ايمان آن روح نواز بود، برادرش شيخ احمد مجتهد را نظاره گر بود كه چگونه با استعداء عالى و همت والاّ قبل از رسيدن به سن بلوغ به قله فقاهت رسيد و افرادى كه از نظر سنى بزرگتر از شيخ احمد بودند در كلاس درس اين فقيه جوان حاضر مى شدند و بهره هاى علمى مى بردند و او همچون استادى ماهر و كارآزموده مشغول تدريس بود. زمزمه هاى مناجات شبانه پدرش با پروردگار متعال سرور توحيد و خداجويى را در گوش جانش مى نواخت و فطرت پاك او را به سوى حقايق ملكوتى سوق مى داد.
آية اللّه شاه آبادى مقدمات علوم و ادبيات و مباحث فقهى را نزد پدر فراگرفت و از اين جهت اولين مُدرّس او مربّيش بود. سپس در حوزه درس برادر بزرگ خود آقاشيخ احمد مجتهد معروف كه اجتهادش مورد اتفاق عوام و خواص بود كسب علوم حوزوى و معارف دينى را ادامه داد و با وجود آن كه حدود ده بهار را پشت سر نهاده بود به دليل نبوغ ذاتى و اهتمام وافر توانست به محضر علامه ميرزا محمدهاشم خوانسارى چهارسوقى صاحب كتاب مبانى الاصول راه يابد. علوم رياضى را از آقا ميرزا عبدالرزاق سرتيپ آموخت. ۱
به سال 1304 ه.ق هنگامى كه پدرش مورد غضب ناصرالدين شاه قاجار واقع شد و تبعيد گرديد در حالى كه دوازده سال داشت به همراه والدش راهى تهران شد و در اين شهر تحصيل علوم اسلامى را پى گرفت. در تهران فقه و اصول را از محضر پر فيض حاج ميرزا محمد حسن آشتيانى (صاحب كتاب شرح رسائل و از مراجع تقليد و عالم مبارز) و فلسفه را نزد حاج ميرزا هاشم گيلانى (متوفى 1332 ه.ق آموخت، او حكمت و عرفان را در حوزه درسى حكيم ميرزا ابوالحسن جلوه زواره اى تكميل كرد. ۲
شاه آبادى در حالى كه بيش از هيجده سال نداشت به درجه اجتهاد نايل آمد و از اساتيد خويش اجازه دريافت نمود.

1.كاروان علم و عرفان، از نگارنده، ج دوم، ص ۱۶ .

2.مقاله روايت فضيلت، پاسدار اسلام، شماره ۱۶۰ و ۱۶۱ .

تعداد بازدید : 146817
صفحه از 845
پرینت  ارسال به