قيام ملت به رهبرى آيت اللّه كاشانى
در اين نهضت ملّت يكپارچه با رهبرى كاشانى براى حمايت از دكتر مصدق به ميدان آمد و شاه مجبور به قبول مجدد نخست وزيرى او شد. مردمى كه كفن پوش به ميدان آمدند، ثابت كردند، صاحب قدرتى هستند كه مى تواند اركان استعمار، استبداد و خودكامگى را بلرزاند و مقدمات فروريختن آن را بوجود آورد.
با به روى كارآمدن مجدد دكتر مصدق يك سلسله اختلافات، مانند لايحه تفويض اختيارات كه از سوى دولت راهى مجلس شده بود، شكاف عميقى را بين آيت اللّه كاشانى و دكتر مصدق به وجود آورد. حوادث پى درپى ماههاى پرآشوب و آشتى مخالفان كاشانى و مصدق و همكارى انگليس، آمريكا و دربار، بين همرزمان ديروز جدايى انداخت و اين افتراق در 28 مرداد 1332 به ثمر نشست، كودتاچيان پيروز شدند و مصدق به احمدآباد تبعيد شد، ۱ نهضت، شكست خورده بود.
در اوايل دهه چهل نيز آيت اللّه كاشانى به صورت كم رنگ ترى در صحنه سياست و مبارزه بود كه از آن جمله است: مخالفت با ديكتاتوريهاى زاهدى، مخالف با كنسرسيوم نفتى، مخالفت با پيمان بغداد و.... ۲
ديدار با حق
از سال 1335ش او بيشتر در بيمار بود. در مرداد 1340 در بيمارستان بسترى شد و در 20 اسفند حال او رو به وخامت گذارد. سرانجام اين روحانى مبارز، پس از عمرى جهاد و مبارزه در بامداد روز 23 اسفند 1340ش ـ 1381ق در خانه محقرش در پامنار تهران درگذشت. خانه اى كه نزديك به چهل سال مركزى براى رهبرى مردمى درد كشيده و ستمديده بود و خانه آمال ملت بود. پيكر پاك او در رواق بين حرم حضرت عبدالعظيم حسنى و امامزاده حمزه عليهماالسلام به خاك سپرده شد. روان پاكش در روضه رضوان قرين رحمت باد.