موقعيّت خانوادگى
پدرش آيت اللّه سيد احمد طالقانى ۱ امام جماعت مسجد پاچنار و مسجد لباسچى تهران، از روحانيون برجسته زمان خود و صاحب مقام و نفوذ بود و مادرش خواهرزاده، علامه آقا بزرگ تهرانى ـ صاحب الذريعه ـ .
آيت اللّه سيد محمود طالقانى، درباره اوضاع خانوادگى جلال مى گويد:
جلال، پسر عموى من و از بچه هاى طالقان بود. پدر ايشان از پيش نمازان خوش بيان و متعبّد بود و تعبدش خشك بود. يك روز به جلال گفتم: اين وضعى كه براى تو پيش آمده كه بر اثر آن به مكاتب ديگر روى آورده اى، نتيجه فشارى است كه خانواده بر شما وارد مى كرد.... ۲
دانشگاه، حزب توده و تشكيل حزب جديد
آل احمد در 1322 وارد دانشسراى عالى تهران شد و در رشته ادبيات فارسى به تحصيل پرداخت. از جمله اساتيد او مى توان به، استاد عباس اقبال آشتيانى، استاد احمد بهمنيار و ابراهيم پورداود، اشاره كرد. او در 1323 به حزب توده پيوست و به زودى به عضويت كميته حزبى تهران و نمايندگى كنگره رسيد.
سه سال عضو حزب بود و همه چيز، حتى «تكفير» را در اين سالها تجربه كرد. ۳
نزد آيت اللّه طالقانى احمد كرمانشاهى از دوستان پدرش رفت، «واقعيّت امر و مراتب پشيمانى خويش را به ايشان اقرار كرد». ۴ وقتى عدم صداقت رهبران حزب را ديد، تحت تأثير «خليل ملكى» و ديگران با جمعى از دوستان در آذر 1326 از حزب توده جدا شد.
پس از ليسانس در دوره دكتراى زبان و ادبيات فارسى مشغول تحصيل شد و از اساتيدى همچون، استاد بديع الزمان فروزانفر، دكتر محمّد تدين، دكتر على كنى و ذبيح اللّه صفا، استفاده كرد؛ ولى اين دوره را به اتمام نرساند و به تعبير خودش «از آن مرض شفا يافتم».
در 1326 با دوستانش «جامعه سوسياليستهاى نهضت ملى ايران» را تشكيل داد. در قضاياى 1331 از دكتر مصدّق حمايت سختى كرد و در ارديبهشت 1332 به قول خودش، سياست را بوسيد و كنار گذاشت.
1.ايشان در ۱۳۰۲ق در تهران متولد شد و از محضر پدرش آيت اللّه سيد محمدتقى اوزانى طالقانى و سيد هادى طالقانى و ديگر مدرسين مدرسه مروى استفاده كرد. او در ۱۳۸۲ق درگذشت. ر.ك: گنجينه دانشمندان، ج ۴، ص ۵۰۵.
2.جلال اهل قلم، حسين ميرزائى، ص ۸ .
3.اين جريان مربوط به ترجمه اثرى از «پل كازانو»ى فرانسوى بود، به نام «محمد و آخر الزمان».
4.جلال اهل قلم، ص ۱۲.