163
دانشمندان و مشاهير حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و شهر ري ج1

مدح ممدوح خود را به اين بيت زيرين كرده است: (چنان كه گذشت):

چنين رسوا نمى ترسى كه از حالت خبر يابد
يگانه خواجه عالم قوام الدّين طغرايى

معلوم مى شود كه اين قصيده را زمانى ساخته است كه قوام الدين به وزارت نريده بوده است بلكه طغرانويس بوده است و بنابر تصريح عماد كاتب در تواريخ آل سلجوق به سال پانصد و دوازده فرمان طغرانويسى از جانب سلطان سنجر با برادر زاده خود محمود بن محمّد بن ملكشاه و بعد از گذشت و عفو سنجر از تقصيرات سلطان محمود و درباريانش نسبت به نصب درباريان مهمّ او در مشاغل مهمّ و مناصب خطير دولت اين است (ص 127):
«و كتب منشورا للوزير كمال الملك بتقريره على الوزارة ، و منشورا لعلى بار بتمكينه فى الامارة ، و منشورا لابى القاسم الدركزينى بمنصب الصغراء والانشاء» و نيز گفته (در همان صفحه):
«و عاد الوزير الكمال و له الأبهة والجلال و الدركزينى فى ديوان الطغراء و شمس الملك بن نظام الملك فى ديوان الاستيفاء» و طولى نكشيده كه امير على كشته شده و قوام الدين كه سابقا وزير او بوده مغضوب و محبوس شده (ص 131) و بدين جهت منصب طغرانويسى را نيز از قوام الدين گرفته به كس ديگر داده اند و نص عبارت عماد كاتب در اين باب اين است (ص 132):
«و لمّا قبض الدركزينى و عزل ولىّ الوزير كمال الملك منصب الطغراء أخاه النصير و ناطه بذلك المنصب الخطير» و چون اين عبارت را در كتاب مذكور قبل از وقايع سال 413 نوشته است پس معلوم مى شود كه تصدّى قوام الدين به منصب طغرانويسى همانا در سال 512 بوده است و بس ، بنابراين اين قصيده دوم قوامى در مدح قوام الدين كه وى را در آن قصيده به قوام الدين طغرايى معرّفى كرده است منطبق با اين زمان و چون از قصيده سابق الذكر بر مى آيد كه قوامى در آن ايّام جوان بوده است بدليل اين بيت:
درين دولت همه پيران جوانستند و من بنده
چو پيران بگذرانم روز و شب ايّام برنايى

پس بايد قوامى در اويل قرن ششم آن مقدار سن داشته باشد كه بتواند از عهده مديحه سرايى براى مثل قوام الدين مزبور برآيد ولياقت مدّاحى مانند وى را كه ممدوح غالب ادبا و شعراى معروف زمان خود است داشته باشد و بلكه تقرّب و اختصاص به وى داشته باشد تا به درجه كه تخلّص خود را از لقب او بگيرد و چون معلوم شد كه قوامى در تاريخ مزبور از مدّاحان خاص وى بوده و قصايد غرّايى در حق او مى ساخته است با كمال جرأت بايد گفت كه تولّد قوامى در اواسط يا اواخر نيمه دوم قرن پنجم بوده است تا ممكن باشد تصوّر اين معنى را كرد كه قوامى در سال 512 مردى بوده و در سلك مدّاحان قوام الدين مزبور به شمار مى رفته است و از طرفى چون قوامى در اواخر عمر به مدّاحى شرف الدين محمّد نقيب النقباء رى (متولد به سال 504 و متوفى به سال 566) مى پرداخته است و همچنين قاضى حسن استرآبادى متوفى به سال 541 و امير عبّادى متوفى به سال 547 و معاصرين ايشان را مدح گفته است به نظر مى آيد كه تا اواخر نيمه اوّل قرن ششم زنده بوده است و در اين اوان در گذشته است و نيمه دوم قرن ششم را درك نكرده است؛ دو امر ذيل نيز اين گمان را تأييد مى كند:
1 . طلب رحمتى كه شيخ عبدالجليل رازى قزوينى قدس سره در كتاب النقض بعد از ذكر اسامى جماعتى از شعراء كه قوامى نيز از آن جمله است كرده است و كلام او عن قريب نقل خواهد شد .
2 . آنكه قوامى عزّالدين يحيى پسر شرف الدين محمّد را كه از اكابر عالم و مفاخر زمان خود بوده است مدحى نگفته است و عادة بسيار مستبعد است كه قوامى زمان او را دريافته باشد و با او در يك شهر سكونت داشته باشد و وى را مدحى نگويد بلى از بيتى برمى آيد كه اشارتى به عزّالدين داشته باشد (رجوع شود به ص 77؛ س2 و ص 233) .


دانشمندان و مشاهير حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و شهر ري ج1
162

تعيين تقريبى زمان زندگانى قوامى

چون قوامى رازى بعد از وفات مغيث الدين ابوالقاسم محمود بن محمّد بن ملكشاه سلجوقى ناصر بن على درگزينى وزير سلطان مزبور ساخته (ص 44 ـ 47) و در اوخر آن قصيده ابيات ذيل را به عنوان خطاب به او اظهار مى دارد (ص47) .

خداوندا قوامى بس قديم است
كه دارد حق خدمتها فراوان

رسيده پيش ازين در دولت تو
ز خدمتها بنعمتهاى ألوان

كنون گردورم از خدمت عجب نيست
كه باغ وصل دارد داغ هجران

معلوم مى شود كه قوامى در اين ايّام ساليان دراز بوده كه ترك خدمت اين ممدوح سابق و ولىّ نعمت ديرينه خود را كرده در وطن خود كه رى باشد اختيار اقامت نموده است و چون در قصيده ديگر كه قوامى در مدح قوام الدين مذكور ساخته تخلّص به

  • نام منبع :
    دانشمندان و مشاهير حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و شهر ري ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
    پیوند معرفی کتاب :
    http://www.hadith.net/post/52477
تعداد بازدید : 99742
صفحه از 395
پرینت  ارسال به