از كسانى خواهد بود كه اوائل نيمه دوم قرن ششم را درك كرده است و اين سه بيت نيز كه قوامى در غزلى كه در مدح خواجه حسن ابو العميد نامى سروده است تأييد مى كند كه مراد از نجم الدين سابق الذكر همين خواجه حسن عميدى است كه نايب شهريار غازى بوده است و آن بيتها اين است (ص 69 ديوان):
روى تو بنيكويى بعينه
چون خوى حسن ابو العميدست
آن خواجه خواجه زده كزجود
از جمله همسران فريدست
(تا آنكه گفته)
در شهر خرد رئيس بادا
تا شحنه نه همنام (كذا) عميدست
ناگفته نماند كه خواجه حسن نجم الدين كه نائب شاه غازى در شهر رى بوده است وزير او نيز بوده است چنانكه ابن اسفنديار در تاريخ طبرستان ضمن ترجمه علاء الدوله شرف الملوك حسن بن رستم بن على تصريح كرده است(قسم سوم؛ ص 113) و نص عبارت او اين است «و خواجه حسن نجم الدين وزير پدر را چندان چوب فرمود زد كه مرده از پيش او برداشتند و چون معلوم شد كه وى وزير هم بوده است تشبيه او به آصف بن برخيا وجه تأييد ديگر براى تقريب مطلوب ما خواهد بود چنانكه مخفى نيست .
بارى در اوايل تعليقات كتاب نيز ذكر كرديم كه محتمل است كه قوامى در موقع وفات شاه غازى يعنى سال (558 ق) زنده بوده و مرثيتى در حق او گفته باشد (رجوع شود به ص 178) .
ليكن پوشيده نماند كه اگر قوامى اوايل نيمه دوم قرن ششم را نيز درك كرده باشد همانا از حدود عشره اول اين نيمه يعنى از مابين (550 تا 560 ق) خارج نخواهد بود به سبب دو قرينه گذشته كه ياد كرديم هذا ما عندنا واللّه أعلم بحقيقة الحال .
قوامى از مناقب خوانان يعنى مداحان شيعه بوده است .
اثبات اين مدّعا محتاج به تمهيد مقدّمه اى است و آن اينكه: