مرحوم فومنى نيز هرچه زمان مى گذشت و مظاهر فساد و فحشا و بى دينى در جامعه گسترش پيدا مى كرد، لحن و سخنانش صريح تر و بى پرده تر مى شد و به مرور اين انتقادات و اعتراضات، رنگ و بُوى سياسى به خود مى گرفت. ساواك نيز حساس تر و شديدتر با مرحوم فومنى برخورد مى كرد، به طورى كه از اواسط دهه 30 تا زمان فوت ايشان در سال 43، جمعا حدود چهار بار، توسط ساواك دستگير شدند. آن طور كه از استاد ساواك و اظهارات نزديكان و اطرافيان مرحوم فومنى نمايان است در پس هر دستگيرى، موجى از مخالفت و اعتراض از سوى اقشار مختلف مردم و روحانيون بوجود مى آمد و انتقال اين اعتراضات و ناخشنوديهاى مردمى به علماء و بزرگان، موجبات حركت و تلاش آنان جهت آزادى آن مرحوم مى گرديد. در تمام دفعاتى كه ايشان دستگير مى شدند به واسطه نفوذ و اعتراض علماء بزرگى چون آيت اللّه بروجردى، آيت اللّه بهبهانى، آيت اللّه محمدتقى آملى و... رژيم مجبور به آزادى ايشان مى گرديد.
اولين دستگيرى در تاريخ 16 / 10 / 1338
دومين دستگيرى در تاريخ 2 / 5 / 1339
سومين دستگيرى در تاريخ 22 / 2 / 42
چهارمين دستگيرى در تاريخ 10 / 11 / 42 ۱
درگذشت آيت اللّه فومنى
وى در نتيجه فشارهاى روحى و جسمى، سالها مبتلا به مرض قند گرديد و در اواخر مبتلا به يرقان شد و در بيمارستان بازرگان بسترى گرديد على رغم تلاش پزشكان، بيمارى ايشان شدت گرفت. و در اين اثنا، طبقات مختلف مردم جهت ديدار و عيادت ايشان به بيمارستان مى آمدند و با خانواده وى همدلى مى نمودند. مرحوم فومنى با