يكى از روحانيون نقل مى كند كه: عبا و قبا و لبّاده اى را بردم و به جناب شيخ دادم بدوزد، گفتم: چقدر بدهم؟
گفت: «دو روز كار مى برد، چهل تومان». روزى كه رفتم لباسها را بگيرم گفت: «اجرتش بيست تومان مى شود». گفتم: فرموده بوديد چهل تومان؟ گفت: «فكر مى كردم دو روز كار مى برد ولى يك روز كار بُرد»!
ديگرى مى گفت: شلوارى بُردم بدوزد، گفتم: چقدر بايد بدهم؟ گفت: «ده تومان» همان وقت اجرت او را دادم. موقعى كه براى تحويل گرفتن لباس رفتم، ديدم كه دو تومان روى آن گذاشت و گفت: «اجرتش شد هشت تومان».
فرزند شيخ مى گويد: روزى عبايى را كه با مشترى طى كرده بود سى و پنج ريال بدوزد، مشترى آمد و عباى خود را بُرد، مقدارى كه دور شد، ديديم پدرم به دنبال او دويد و پنج ريال به او پس داد و گفت: «من خيال كردم اين عبا فرصت بيشترى را از من مى گيرد ولى اين طور نبود».
پاداش انصاف
انصاف در همه كارها و به خصوص در معامله با مشترى، از مسايل بسيار مهمى است كه اسلام بر آن تأكيد فراوان دارد، در حديث است كه امام على عليه السلام فرمود:
الإنْصافُ أفْضَلُ الفَضائلِ؛انصاف برترين فضيلتهاست.۱إنّ أعظَمَ إلمَثوبَةِ مَثوبَةُ الإنْصافِ؛بزرگ ترين ثواب، ثواب انصاف است.۲
براى اين كه بدانيم انصاف در معامله، تا چه پايه در سازندگى انسان مؤثر است و عنايات حق تعالى به جناب شيخ گزاف نيست، دقت در حكايت ذيل سودمند است: