حقوق) نايل آمد . وى بعدها در مدارس نظام و تربيت و سپس در دانشكده ادبيات به افاضه پرداخت و به سمت استادى برگزيده شد .
استاد قريب به حق پدر دستور زبان فارسى ناميده مى شود ، زيرا در نيم قرن اخير كمتر كسى در داخل يا خارج از كشور پيدا مى شود كه با ادبيات فارسى آشنا شده باشد و مستقيم يا غير مستقيم از محضر ايشان بهره نگرفته باشد .
از فرزندش دكتر يحيى قريب نقل شده كه:
استاد در درجه اول سخت مقيّد به اداى فرايض دينى بود و بسيار پاى بند به مسايل دينى بوده ، ديگر اينكه در سراسر ، عمر خود هيچ گاه از كتاب و مطالعه و دانش اندوزى غفلت نورزيد و حتى براى لحظه اى از محيط علم و دانش و آموزش و تربيت فاصله نگرفت؛ از جمله اينكه عواطف و احساسات مخصوص خود داشت به گونه اى كه همسرش هنگام درگذشت استاد چهل سال بيش نداشت اما پس از استاد همسرى اختيار نكرد و تا پايان عمر به او وفادار ماند؛ ايشان پيوسته مى گفت: «پرورش بر آموزش مقدّم است ، اول بايد آدم ساخت بعد عالِم تربيت كرد» ، همچنين حافظه بسيار شگفت انگيزش را تا پايان عمر حفظ كرد .
مجله تهران مصوّر روز جمعه بيستم فروردين ماه (1344) در مورد خصوصيّات اخلاقى استاد عبدالعظيم قريب نوشته است:
استاد فقيد مردى فوق العاده متديّن و مؤمن بود و از نظر اخلاقى ، خُلقى ملايم و مهربان داشت و كمتر اتفاق مى افتاد كه بر سر موضوعى ناراحت شود و كسى را از خود برنجاند . علاقه او به اداى فرايض دينى به قدرى بود كه در اين اواخر كه در بستر بيمارى به سر مى برد نماز را خوابيده مى خواند و چون غالبا از هوش مى رفت هر بار كه به هوش مى آمد با نگرانى از اطرافيانش مى پرسيد آيا من نمازم را خوانده ام يا نه؟
اين استاد بزرگوار مردى خوش مشرب و با ذوق و كتاب دوست بود و كتابخانه شخصى ، با حدود پنج هزار جلد كتاب از وى به يادگار مانده است . استاد دوستان