آن هم صحيح به نظر نمى رسد . مرحوم دهخدا مصراع دوم را با امعان نظر در نسخه بدل چنين تصحيح كرده اند: حرّىِ را تو ضظغ و ابجدى . و «ابجد و ضظغ بودن» به معنى اول و آخر بودن ، قابل مقايسه است با Ialpha et omega در زبان فرانسوى .
2 ـ در رباعى آمده ۱ :
صد ره گفتم كه با من از عهد مخند
تا من به تو باشم از جهانى خرسند
اين بنده ترا نيايد امروز پسند
هين خيز و دهل ده چو مه رفت ببند
بيت دوم صحيح نيست . مرحوم دهخدا چنين تصحيح كرده اند:
اين پند ترا نيامد آن روز پسند
هين خيز و دهل ده چو بنپذيرى پند
3 ـ در همين صفحه ديوان ، اين رباعى به نام فرخى آمده:
اى شاه چه بود اينكه ترا پيش آمد
دشمنت هم از پيرهن خويش آمد
از محنت ها محنت تو بيش آمد
از ملك پدر بخش تو منديش آمد
مرحوم دهخدا نوشته اند:
اين قطعه مال بوبكر ربابى يا على مكى است .
اسناد اخير مسبوق به سابقه ذيل است: در تاريخ بيهقى در فرو گرفتن امير محمّد و بردن او به قلعه «منديش» به امر برادرش سلطان مسعود ، بيهقى گويد: ۲
و يكى بود از ندماى اين پادشا ۳ ، و شعر و ترانه خوش گفتى ، بگريست و پس بديهه نيكو گفت ، شعر:
اى شاه چه بود اين كه ترا پيش آمد ...
4 ـ مرحوم دهخدا حدس زده اند «يكى» در اصل «مكى» بوده به استناد اين بيت منوچهرى:
يكى چون معبد طرب ، دوم چون زلزل رازى
سيم چون ستى زرين ، چهارم چون على مكى۴
1.ديوان ، ص ۴۴۵ .
2.طبع آقاى دكتر فياض ، ص ۷۵ .
3.امير محمّد بن محمود غزنوى .
4.در ديوان منوچهرى طبع آقاى دبير سياقى ، ص ۱۰۹ متن «على بيگى» و حاشيه «على مكى» آمده .