(خودى) و «اوزگه» (بيگانه) به وجود آمد.
قائم مقام كه ذاتا مردى بينا و مغرور بود و با بعضى از كارهاى وليعهد مخالفت مى كرد، پس از يك سال وزارت در اثر تفتين بدخواهان به اتهام دوستى با روسها از كار بر كنار شد و سه سال در تبريز به بيكارى گذراند.
امّا پس از سه سال معزولى و خانه نشينى، در سال 1241ه.ق دوباره به پيشكارى آذربايجان و وزارت نايب السطنه منصوب شد.
در سال 1242ه.ق فتحعلى شاه به آذربايجان رفت و مجلسى از رجال و اعيان و روحانيان و سرداران و سران ايلات و عشاير ترتيب داد تا درباره صلح يا ادامه جنگ با روسها، به مشورت پردازند. در اين مجلس تقريبا عقيده عموم به ادامه جنگ بود. امّا قائم مقام برخلاف عقيده همه با مقايسه نيروى مالى و نظامى طرفين، اظهار داشت كه ناچار بايد با روسها از در صلح درآمد. اين نظر، كه صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه اى در مجلس انداخت و جمعى بر وى تاختند و او را به داشتن روابط نهانى با روسها متهم كردند. پس دوباره از كار بر كنار و به خراسان اعزام شد.
جنگ با روس ادامه يافت و به شكست ايران انجاميد، تا در ماه ربيع الثانى سال 1243ه.ق (نوامبر 1827م) قواى روس به فرماندهى گراف پاسكوويچ تا تبريز راند. شاه قائم مقام را از خراسان خواست و دلجويى كرد و با دستورهاى لازم و اختيارنامه عقد صلح به نام وليعهد، به تبريز روانه نمود.
ميرزا ابوالقاسم در كار صلح و عقد معاهده با روس، جديت فراوان كرد و در ضمن معاهده، تزار را حامى خانواده عباس ميرزا ساخت و پادشاهى را با وجود برادران بزرگ و مقتدر ديگر در فرزندان او مستقر كرد.
عهدنامه تركمن چاى در پنجم شعبان 1243ه.ق (21 فوريه 1828م) به خط قائم مقام تنظيم و امضا شد و قائم مقام، كه خود حامل نسخه عهدنامه بود، به تهران آمد، و درباره آن توضيحات لازم داد و شش كرور تومان غرامت را كه مطابق عهدنامه