105
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

بوده است و هست و در عهد سلطان محمد و سلطان ملكشاه بنا كردند. ديگر مدرسه ميان اين دو مدرسه است كه تعلق به سادات كبكى دارد و آن را خانقاه زنان گويند و مصلحان در آن مقيم باشند و در عهد سلطان محمد بناى آن نهادند. ديگر مدرسه دروازه آهنين كه منسوب است به سيد زاهد ابوالفتوح هم در عهد دولت ملكشاهى ساخته اند و مدرسه على چاستى كه به كوى اصفهانيان خواجه ميرك در عهد سلطان سعيد ملكشاه ساخته اند و به آن تكلف در هيچ جا بقعه اى نيست و سادات دارند و در آنجا مجلس وعظ و ختم قرآن و نماز جماعت هميشه منتظم است و مدرسه عبدالجبار مفيد كه چهار صد مرد فقيه و متكلم از بلاد عالم در اين مدرسه به مطالعه و مباحثه اشتغال دارند و در عهد مبارك ملكشاهى و روزگار بركبارق بنا كردند و الحال معمور و مشهور است و مشحون به مدرسين و طلبه علوم و نماز جمعه و ختم قرآن و حضور فقها و اهل صلاح كه بانى آن شرف الدين مرتضى است كه مقدم سادات و شيعه است و مدرسه كوى فيروز كه در عهد سلاطين مذكور بنا كردند و خانقاه امير اقبال كه در عهد كريم غياثى بنا كردند و خانقاه على عثمان كه هميشه منزل سادات عالم زاهد متدين بوده و در آنجا نماز به جماعت و ختم قرآن مترادف و متواتر مى باشد و در عهد سلطان ملكشاه بناى آن شده و هنوز معمور و مشهور است و مدرسه خواجه امام رشيد رازى بدو زده اند جاروب بندان كه زياده از دويست دانشمند در آنجا به درس اصول دين و اصول فقه و ساير علوم شريعت اشتغال دارند و در عهد دولت سلطان سعيد محمد بنا كردند و كتب خانه دارد كه به انواع كتب مزين است و مدرسه شيخ جنيد مكى به در مصلاگاه كه هم در عهد سلطان محمد كردند و بيرون از اين كه شرح داده آمده در رى چندين مدرسه معمور هست كه در آنجا درس و بحث و تلاوت قرآن و نماز و طاعت مستمر است و از مشاهد متبركه رى سيد مشهد عبدالعظيم حسنى و مشهد سيد عبداللّه ابيض و مشهد سيد حمزه موسوى است كه شرف و نسب و جزالت فضل و كمال عفت ايشان ظاهر است و در كتاب فضايح الروافض و نقض آن تصريح واقع است بلكه شيعه رى بيشتر از سنيان آنجا بوده اند


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
104

بود و استيلاى احمد مذكور بر ولايت رى در سال دويست و هفتاد و پنج بود و او قبل از آن در خدمت صاحب خود كوتين بن ساتكين ترك بود و از آن وقت كه او بر رى استيلا يافت و مذهب شيعه را رواج داد تا الحال آن مذهب در آن ديار استمرار يافت. اين است آنچه از كتاب معجم نقل افتاد. ۱
مخفى نماند كه آنچه بعضى از عقلا در بيان سبب ظاهرى خرابى رى روايت نموده، خلاف ظاهر است و ظاهرا آن مرد عاقل به خوش آمد صاحب معجم كه شافعى مذهب بوده تقرير خرابى رى بر وجه مذكور نموده و الا بر وجهى كه از كتاب نقض مستفاد مى شود شافعى در ولايت رى از آن كمتر و ناچيزتر بوده اند كه طرف نزاع حنفيه واقع شوند و هميشه حنفيه در آنجا در انكار شافعيه با شيعه موافق بوده اند و شافعيه را بنا بر آن كه در اصول تابع اشعرى و مجبره بوده اند، هميشه خوار مى ساخته اند و چند مرتبه ايشان را الزام كرده بر بالاى منبر فرستادند كه اقرار به بطلان آن مذهب نمايند و در كتاب نقض شرح شوكت شيعه رى و بيان مواضع و اماكن متعلقه به ايشان نموده و گفته كه اولاً از مواضع متبركه ايشان در آنجا مدرسه بزرگ سيد تاج الدين محمد كبكى «روح اللّه روحه» مشهور به كلاه دوزان كه قريب نود سال است كه در آنجا ختمات قرآن و نماز به جماعت هر شبانه روز پنج بار و مجلس وعظ هر يك هفته دو بار منعقد مى شود و هميشه مشحون به علماء و فقهاء و سادات و مترددين مى باشد و در عهد طغرل بزرگ بناى آن نموده اند و ديگر مدرسه شمس الاسلام حكابابويه كه پير اين طايفه بود و به نزديك سراى ايالت است و در آنجا نماز جماعت و قرائت قرآن و مجلس وعظ و طريق فتوى و تقوى ظاهر و معين

1.وجدت بخط مولانا قطب الدين رازى رحمه الله انه كان ينبغى ان يكون النسبة الى الرى رئيا لكن سبب زيادة الالف و الزاء أنه كان رجلان بنيان الاقليم احدهما يسمى ريا و الاخر رازا فاتفقا فى بناء رى فلما كملت اختلفا فى تسمية المدينة رى او راز فاتفقا على اصطلاح و قاعدة و هى ان يسمى برى و براز و غاية لاسمهما فحصلت من الاختلاف هذه النتيجة كذا من خطه نقلت منه رحمه الله. نقلته من خط المولى الفاضل خواجكى شيخ الشيرازى و هو نقله عن السيد معين الدين الصفورى الاتحى.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 105946
صفحه از 416
پرینت  ارسال به