107
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

دادند كه شهر را به نام يكى از ايشان نامند و منسوب شهر را به نام ديگرى پس شهر را رى ناميدند و منسوب آن را رازى. ۱

15 ـ رياض السياحة، زين العابدين شيروانى (1253ق)

رى
آنجا را «راز» نيز گويند از بلاد قديمه و مداين عظيمه بوده و به سبب صدمات پى درپى رو به خرابى نموده، حضرت شيث بن آدم آنجا را بنا نموده و هوشنگ پيشدادى در عمارت آن بيفزود. بعد از او منوچهر بن ايرج مرمت كرد، بار ديگر رو به خرابى آورد. مهدى عباسى در احياى عمارت او كوشيد و كسوت عظمت شأن بدو پوشيد. در زمان هجوم چنگيزخانى قتل عام رفت و ديگر صورت عمارت نگرفت. دلالت بر نحوست آنجا همان بس كه به شومى ايالت آن ديار عمر بن سعد بر قتل سيد شباب اهل جنت جرأت نمود و ابواب لعنت تا روز قيامت بر روى خود گشود. بيت:

يثرب به باد رفت به تعمير ملك شامبطحا خراب شد به تمناى ملك رى
آبش ناگوار و هوايش ناسازگار به سبب آن كه شمالش بسته و جنوبش گشاده است. در اغلب اوقات هواى آنجا وبائى است. چنان كه گفته اند. بيت:

ديدم سحرگهى ملك الموت را به خواببى كفش مى گريخت ز دست وباى رى
با وجود اين حمداللّه مستوفى از كثرت و ازدحام آن ولايت نقل غريب نوشته و گفته است هشت هزار هزار و ششصد و نود و شش خانوار در آنجا مسكن داشته و شيخ نجم الدين صاحب مرصاد العباد فرموده كه در فتنه چنگيزى از رى كه مسقط الرأس من است، هفتصد هزار نفر مردمان معروف و معتبر به قتل رسيدند. ۲

1.خزائن، تحقيق و تصحيح و تعليق: حسن زاده آملى، اول، قم، مؤسسه انتشارات قيام، ۱۳۸۰ش، صص ۵۲ ـ ۵۳.

2.رياض السياحة، تصحيح و مقابله و مقدمه: اصغر حامد (ربانى)، تهران، كتابفروشى سعدى، ۱۳۳۹ش، ص ۶۶۹.


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
106

چه صاحب فضايح در مقام تعريض شيعه رى گفته كه مذهب شهر نبايد داشتن بلكه مذهب حق بايد داشتن و بلكه در رى اغلب رافضى اند مغرور نبايد بودن كه به عدد اعتبار نيست و صاحب نقض در جواب گفته كه اين سخن از قائل محض مكابره است زيرا كه آنجا سلمان و بوذر و مقداد و عمار و جابر و ابوايوب و خزيمه و زيد بر امامت اميرالمؤمنين عليه السلام اتفاق نمودند مى گويند كه آن قلت را قدرى نيست و اعتبار به كثرت مهاجر و انصار باشد و اينجا كه رازيان بيشتر شيعى باشند، گويد كه بر كثرت اعتمادى نيست و التفاتى نباشد تا بيچاره هر چه در اول مى گويد به آخر باطل مى كرده باشد و اين مذهب و اعتقاد شيعه است كه اعتماد نه بر كثرت و قلت است بر عقل و نظر و معرفت است محق محق باشد و اگر چه يكى باشد و مبطل مبطل و اگرچه صد هزار باشند. ان الحق لا يعرف بالرجال و انما الرجال يعرفون بالحق و الحمد للّه الذى هدانا الى طريق الحق و تحقيقه و جنبنا عن الباطل الذميم و تصديقه.
ورام ـ صاحب معجم گويد كه آن بلده اى است نزديك شهر رى و اهالى آنجا شيعه اند. ۱

14 ـ خزائن، ملا احمد نراقى (1245ق)

وجه تسميه شهر رى

فائدة: بدانكه رى نام شهرى است از عراق و منسوب به آن را رازى مى گويند.
چنانكه گويند فخر رازى و مراد نسبت به رى است و سرّ اين كه شهر را رى و منسوب به آن را رازى گويند صاحب فرهنگ جهانگيرى بيان كرده و مى گويد ديدم به خط فخر رازى كه نوشته بود كه راز و رى نام دو برادر است كه به اتفاق يكديگر شهرى را بنا نمودند و در تسميه شهر بعد از اتمام شدن مابين ايشان گفتگو واقع شد كه هريك مى خواستند شهر را به نام خود بنامند آخر الأمر حكماء و عقلاء چنان قرار

1.مجالس المؤمنين، تصحيح: سيد احمد عبدمنافى، سوم، تهران، انتشارات كتابفروشى اسلاميه، ۱۳۶۵ش، ج ۱، ص ۹۰ ـ ۹۴.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 98005
صفحه از 416
پرینت  ارسال به