121
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

مى باشد از ابراهيم بن موسى و طبرانى روايت كرده است در صفحه 228 جلد اوّل معجم البلدان ياقوت به شرح حال او پرداخته و اشتباهاتى نيز كرده است.
2. اسفيذن يا اسفذن: على بن ابى بكر رازى اسفيذنى از مشاهير محدثين منسوب به آن قريه است و حديث ذيل را از حماد بن .... ابن قتاده از انس بن مالك از حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله نقل مى كند، من حوسب عذب.
3. اشنان: حسين بن محمّد اشنانى رازى از آنجاست. شيخ صدوق عليه الرحمه او را مدح كرده و در كتابهاى خود موسوم به العيون و التوحيد از حسين اشنانى روايت مى كند. (صفحه 341 تنقيح المقال).
4. بيست: ابوعبداللّه احمد بن مدرك بيستى از آنجاست و از عطاف بن قيس زاهد روايت مى كند (صفحه 333 جلد دويم معجم البلدان).
5. جراذين: كه عده اى آن را خراذين با خاء منقوط تلفظ كرده اند ولى قول اصح همان جراذين با جيم است چنانكه علامه حلى در خلاصة الاقوال و ابن داود در رجال خود ضبط كرده اند: على بن عباس جراذينى از طبقه اوليّه متكلّمين و فقهاء منسوب به آن قريه است و كتب چندى در علم كلام تأليف كرده است علماى اماميّه كتابى به او نسبت مى دهند كه بر فساد عقيده و غلوّش در مذهب شيعه گواهى مى دهد. جراذينى مقيم رى بوده و در همانجا وفات كرده است (فهرست شيخ طوسى و صفحه 223 كتاب نضد الايضاح).
6. خُشاب: حجاج بن حمزه خشابى عجلى رازى منسوب به آنجاست حجاج از محدثين و رواة مشهور است عبدالرحمن بن ابى حاتم رازى از او روايت كرده است (صفحه 439 جلد سوّم معجم البلدان).
7. خرّم آباد: ابوحفص عمر بن حسين خرم آبادى از آنجاست ابوحفص خطيب جامع صاحبان از مشاهير محدثين است سلفى از او روايت مى كرده است و نقل مى كند كه تولّد عمر تقريباً در سال 443 بوده است (صفحه 23 جلد سوّم معجم البلدان).
8. خومين: ابوالطيب عبدالباقى بن احمد بن عبداللّه خومينى رازى منسوب به آن


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
120

و بالاخص در دارالكتب رى موجود بوده است.
به هر حال مورّخين مذكور متفقند كه شهر معظم رى از اواخر قرن 4 هجرى رو به انحطاط و خرابى رفته و پس از حمله مغول بالكيّه ويران شد و اهالى آن به ورامين منتقل شدند.
قراء و قصبات رى ـ مطابق قواعد و اصول علم الاجتماع فزونى و كمى قراء و قصبات هر شهرى بالطبع تابع وسعت و يا ضيق سرزمين و ازدياد و يا نقصان نفوس و آبادى يا ويرانى آن شهر خواهد بود چنانكه معمولاً آبادى و پرجمعيت بودن شهرهاى بزرگ موجب بسط و توسعه قراء و قصبات مجاور آن خواهد بود و بالعكس در پاره اى موارد خرابى يك شهر بزرگ مورث آبادى و شهر شدن قراء مجاور آن شهر مى گردد همين قسم درباره رى مشاهده مى شود كه تا مدتى قراء و قصبات نزديك آن به واسطه آبادى و پرجمعيت بودن شهر رى رو به فزونى مى رفت بعد هم كه شهر رى خراب شد مهمترين قصبه نزديك آن ورامين به واسطه انتقال بقية السيف اهالى رى بدانجا ترقى و توسعه يافت و صورت شهرى به خود گرفت. تهران فعلى ما نيز در ايام آبادى ورامين همان نسبت ورامين به رى را داشته است و بعد از خرابى ورامين تهران حال ورامين بعد از رى را پيدا كرد به هر حال شرح حال علماء و بزرگان منسوب به قراء رى تا به حال در يك جا جمع آورى شده بود. نگارنده ضمن تأليف كتاب تاريخ رى و تهران آن را از كتب مختلفه خطى و چاپى جمع آورى كرده و اينك به طور نمونه قسمتى از آن را در اين مقاله مى نگاريم.
مهمترين قراء و قصبات رى و منسوبين به آن تا زمان مغول:
1. اُسفذن: ابوالعباس احمد بن على بن اسمعيل بن على بن ابى بكر الاسفذنى رازى از آنجاست كه به سال 298 در بغداد وفات كرده است. از مشاهير علماء و رواة

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 106179
صفحه از 416
پرینت  ارسال به