133
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

اگر كسى بخواهد از نقشه حقيقى شهر رى و خرابه هاى آن كاملاً آگاه گردد بايد به سفرنامه كرپورتر Ker Porter مراجعه كند. اما در حال حاضر ترسيم و تجديد نقشه پورتر اشكال دارد و نمى توان گفته ها و نوشته هاى او را بالتمام در خرابه هاى رى پيدا كرد چه كه اولاً حوادث روزگار قسمتى از آثار باقيمانده را منهدم كرده است بعد هم اهالى طمع كار تهران محتاج مصالح تازه براى ساختمان شده اند و ناچار خرابهاى رى را ويران كرده اند و هر چه توانسته اند از آنجا كاشى و سنگ و آجر آورده اند ساختن راه آهن تهران به حضرت عبدالعظيم هم كمك بزرگى به محو آن آثار كرده است. پورتر از قلعه محكمى صحبت مى دارد كه روى صخره مرتفعى مشرف بر دشت بنا شده بود و در زير آن قلعه محكم ديگرى ساخته بودند و در اطراف قلعه ها ديوارهاى عريض و طويلى بنا كرده بودند كه به وسيله سه برج عظيم از داخل پيش آمده بود اين حصار و برج و باروى مثلث استحكامات شهر رى را تشكيل مى داد. اكنون ديوارها خراب شده و كلوخ و آجر بسيارى به جا مانده است. عده اى از اهل طهران معمولاً هر روز بعد از ظهر با بيل و كلنگ به عنوان حفارى به طرف رى مى روند و كمترين چيزى كه علاوه بر سنگ و آجر به دست مى آورند بعضى كاشى هاى ظريف و سكه هاى طلا و نقره است غير از اين ترتيب تا به حال شنيده نشده است كه هيئت مخصوصى با اصول علمى جديده در اطراف رى حفارى كرده باشند من در نظر دارم كه اين اقدام را به متخصصين و اهل فن ياد آور شوم.
از آثار مهمه شهر رى كه تاكنون باقى مانده برج بلندى است كه اهل تهران آن را نقاره خانه يزيد مى نامند و از طرفى هم غالب مورخين بدون دليل و مدرك علمى آن را مقبره طغرل سلجوقى يا مزار خليل سلطان و شادالملك گفته اند در هر صورت اين برج قريب شصت هفتاد قدم ارتفاع دارد. محيط داخلى آن متجاوز از يك صد و بيست قدم مى باشد و به برجهاى جرجان و بسطام بى شباهت نيست در بالاى برج كتيبه هايى به خط كوفى بوده كه به زحمت چيزى از آن ديده مى شد. جاى تأسف است كه چندى قبل اين برج را از صورت قديمى خود خارج كرده و به شكل تازه در


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
132

آنچه راجع به رى مسلم است آن است كه هارون الرشيد خليفه مشهور عباسى در اين شهر متولد شده و آنجا را بسيار دوست مى داشت ديگر آنكه سلطان محمود غزنوى رى را تصرف كرده سلسله آل بويه را منقرض نمود طغرل بيك و آلب ارسلان دو پادشاه نامى سلجوقى علاقه مخصوصى به رى داشته و شهر رى در زمان آنان دويم شهر شرق به شمار مى آمد. همين كه آلب ارسلان و رومانوس امپراتور روم مشغول پيكار شدند قيصر هواى تصرف و تسخير رى را در سر گرفت. آلب ارسلان با يك حمله مردانه اين خيال را از سر او به در كرده امپراطور بيچاره را از پاى در آورد. اصطخرى رى را بعد از بغداد اول شهر عالم مى داند و شرحى از مهمان نوازى و خون گرمى اهالى رى بيان مى كند كه بايد قسمتى از آن توصيفات را حمل بر تعصب ملى كرد.
به هر حال آن دو بلاى خانمانسوز شرق ـ حمله چنگيز و تيمور ـ كار رى را ساخت. مخصوصاً در موقع حمله قشون چنگيز اهالى رى مقاومت به خرج داده و لشكر جرار مغول به قهر و غلبه شهر را تصرف كردند گويند در آن روز فقط هفتصد هزار نفر مردان نامى رى به قتل رسيدند. آنچه هم كه بازمانده لشكر چنگيز بود به دست تيمور منهدم گرديد.
دن روى دى كلاويجو Don Ruy di Clavijo اولين سفير اروپائى كه از طرف حكومت اسپانيول مأمور دربار تيمور شده بود شهر رى را ديده درباره آن مى گويد كه شهر بزرگ خراب خالى از سكنه اى است از عمارات و ابنيه فقط مناره هاى مساجد باقى مانده است.
اما به زودى شاهرخ شاه پسر كوچك تيمور شهر رى را مقرّ حكومت خود قرار داد و تا حدى آبادى آن را تجديد كرد و پس از شاهرخ پسر بى رگ او خليل سلطان به عشق شاد الملك پشت پا به همه چيز زده در شهر رى مشغول خوشگذرانى شد و همانجا هم عمرش به سر آمد گر چه بعد از مرگ شاهرخ چند سال ديگرى هم شهر رى پا بر جا ماند و خليل سلطان در آن اقامت داشت اما آبادى واقعى شهر از همان روز مرگ شاهرخ به انتها رسيد و كم كم خرابى آن روز به فزونى نهاد تا به حال امروز افتاد.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 105984
صفحه از 416
پرینت  ارسال به