135
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

تهران

گويند در الواح تئودوس محلى به نام تازورا Tazora نزديك راجس (رى) ذكر شده كه شايد كلمه تهران هم از آن ماده مشتق گرديده است. ولى بايد دانست كه در آن الواح از راجس مد ذكرى نشده بلكه مقصود محلى به اسم راجس در نزديكى شهر يزد مى باشد. در هر صورت نمى توان تا قرن دهم ميلادى راجع به تهران اثر صحيح تاريخى به دست آورد و با آنكه اصطخرى و مسعودى قرى و قصبات رى را به تفصيل شرح مى دهند از طهران چيزى نمى گويند فقط در قرن دوازدهم ميلادى ابوعبداللّه ياقوت شرحى از اهالى تهران ذكر كرده كه به حال توحش در مغاره ها زندگى مى كنند ۱ و هميشه با همسايگان خود در جنگ مى باشند.
حمداللّه مستوفى در قرن چهاردهم ميلادى تهران را شهر زيبايى مى نگارد. دى كلاويچو سفير اسپانى مأمور دربار تيمور مى گويد تهران شهر قشنگ باصفائى است اما برج و بارو ندارد به گفته اهالى آب و هواى اين شهر ناسازگار و تب خيز مى باشد.
شاه طهماسب دوم صفوى نخستين پادشاهى است كه به تهران توجهى ابراز داشت اما شاه عباس بزرگ به واسطه كثرت ميل ميوه در تهران مريض شده و عهد كرد هيچگاه به تهران برنگردد در زمان او شهر تهران جزء توابع كاشان مقرر گرديد و از آن به بعد چندين مسافر اروپائى به تهران آمده و مطالبى راجع به آن نوشته اند كه از آن جمله پترو دولاوال ايطاليائى و سر توماس هربرت انگليسى است. اولى درباره تهران چنين مى نويسد:
«تهران از كاشان بزرگتر و پرجمعيت تر است باغهاى دلكش پر ميوه در اين شهر بسيار است كه ميوه هاى آن از حيث لطافت و مزه در تمام مملكت شهرت دارد خان (حاكم) معمولاً در تهران اقامت دارد. جويهاى مارپيچ در خيابانها و كوچه ها روان است كه باغها را مشروب مى كند و به زيبائى شهر مى افزايد درخت هاى كهن و تنومند

1.از آقاى ياقوت گله منديم كه به همشهريهاى محترم ما اينگونه نسبت ها داده است.


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
134

آورده اند و زمين اطراف آن را به باغ و مزرعه تبديل كرده اند. در دامنه كوه به مسافت كمى از برج نقاره خانه طرف مشرق برج خرابه ديگرى واقع شده كه تا به حال آن را تغيير نداده اند و به همان قدمت خود باقى مى باشد. بالاى اين برج قدرى طرف مشرق، آثار قلعه خرابه ديده مى شود. ديگر از آثار نفيسه شهر رى نقش برجسته اى از زمان ساسانيان باقى بوده است كه شكل سوار نيزه دارى را به طور برجسته روى يكپارچه سنگ صاف بالاى قلعه بزرگ شهر رى حجارى كرده بودند. از طرز كلاهخود و لباس و غيره به خوبى مدلل مى شد كه از شاهكارهاى دوره ساسانيان مى باشد. اما تشخيص اينكه سواره نيزه دار چه كسى است يا مربوط به دوره كدام يك از پادشاهان ساسانى مى باشد امكان نداشت به هر حال در اواخر سلطنت فتحعلى شاه اين اثر نفيس را محو كرده و به جاى آن شكل فتحعلى شاه را حجارى كرده اند كه با نيزه شيرى را شكار مى كند و شايد كمتر كسى از آن نقش اصلى و تبديل به شكل فعلى خبردار باشد قدرى پائين تر در محل موسوم به چشمه على مجلس حجارى از فتحعلى شاه ديده مى شود. در دره كنار افتاده نزديك دامنه كوه برج خاموشان يا برج خاموشى مرئى است كه اجساد پارسيان را در آن مى افكنند.
به مسافت سى چهل ميل در جنوب شرقى تهران پايتخت خرابه ديگرى واقع شده كه آن را ورامين مى نامند و اطراف آن ديوارها و برج و باروى محكم گلى ساخته اند و خرابه مسجد مشهور ورامين همانجاست. اين مسجد در زمان سلطان ابوسعيد فرزند سلطان خدابنده بنا شده و حال ويران مى باشد در ورامين و نواحى مجاور آن قلعه ها و برج هاى بلند و محكمى پا بر جا مانده كه گر چه از گل بنا شده است ولى از سمنت و سنگ سخت تر مى باشد. نزديك آسياآباد (عيسى آباد) قلعه اى است كه قريب دويست قدم ارتفاع و سيصد و پنجاه قدم طول دارد و ظاهراً يكى از آتشكده هاى دوره ساسانيان مى باشد. ديگر قلعه ايرج (يا راجس) نزديك جعفرآباد كه يك ميل مربع مساحت آن است هر چند تاريخ محقق بناى اين آثار را نمى توان تعيين كرد ولى به طور كلى نمونه كاملى از روزهاى عظمت و اقتدار ايران مى باشد. آن موقعى كه جمعيت و همه چيز اين مملكت بيش از حالا بوده است.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 105735
صفحه از 416
پرینت  ارسال به