خير مى باشد من شخصاً به تماشاى اين عمارت عالى (مسجد سپه سالار) رفتم بعد از عبور از دالان عريض و طولانى به صحن مربع مستطيلى مى رسيم كه وسط آن حوض بزرگى ساخته اند. در طرف راست ايوان بزرگ با چهار مناره ديده مى شود و گنبد عظيمى روى معبد در شرف ساختمان مى باشد روبروى مدخل عمارت ايوان قشنگى است كه از آنجا به شبستان مسجد داخل مى شوند شبستان عبارت از اطاق وسيعى است كه با پنجاه ستون محكم بر پا شده و در انتهاء آن محراب يا محل عبادت امام مزين با كاشى هاى درخشان قدرى پست تر از كف معبد قرار دارد در يكى از زواياى عمارت كتابخانه مناسبى با قفسه هاى چوبى بسيار زيبا ديده مى شود و به طور كلى اين عمارت جالب توجه و قابل ديدن است. فقط از مشاهده كاشى هاى مسجد سپه سالار و مقايسه آن با كاشى هاى ايام سابق اين مملكت مى توان فهميد كه صنعت ظريف كاشى سازى از حيث رنگ آميزى و نقشه و درخشندگى و غيره در ايران تنزل كرده است و آن آثار گرانبهاى پيشين به كلى ناپديد مى باشد.
تخت طاوس ـ در يكى از عمارات سلطنتى تهران تختى مشاهده مى شود كه به نام تخت طاوس شهرت دارد و به قول مشهور نادر شاه افشار اين تخت را در اوايل قرن هيجدهم ميلادى جزء ساير غنايم از هندوستان به ايران آورده است ولى در صحت اين ادعا صحبت هاست زيرا كه:
اولاً تاورينه سياح و جواهرفروش مشهور فرانسه در سال 1665 زمان سلطنت اورنگ زيب به دهلى رفته و تخت طاوس اصلى را در عمارات سلطنتى ديده و ضمن سفرنامه خود كاملاً تشريح مى كند حال كه ما آن توصيفات را با تخت طاوس تهران مقايسه مى كنيم مطابق در نمى آيد. (لرد كرزن در كتاب خود عين توصيفات تاورينه را ذكر كرده با اوصاف تخت طاوس تهران مقايسه مى كند و عدم تطبق آن را مدلل مى دارد ولى ما فقط خلاصه آن را ترجمه كرده ايم ـ نامه رى) تخت طاوس تهران مثل كليه تخت هاى سلاطين مشرق به شكل يك سكو يا تخت خواب سفرى ساخته شده است.