157
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

طهران رى

نام قريه طهران رى تا پيش از سال 261 كه تاريخ وفات ابوعبداللّه محمد بن حماد طهرانى رازى محدث باشد در كتب مورخين معروف نبوده است و بيش از يك قريه كوچك گمنام براى يك استان مهم كه به نام ام البلاد و شيخ البلاد و دارالضرب و رى اسلامى مى ناميدند، ارزش تاريخى نداشته ولى تحولات و انقلابات سياسى و مذهبى محيط رى آن را نگاهبانى نموده و بر آبادانى آن افزوده به طورى كه پس از اندك مدتى از حمله پرشور و شر چنگيز و سپاهيان زورمند مغول همگى مفاخر تاريخى (رى اسلامى) كه بيگانگان به تاراج ربودند از نو به ارث براى آن رسيده و دوباره مركز برافراشتن پرچم شاهى و استوار بودن تخت سلطنتى گرديده و در حقيقت قريه گمنام طهران با چندين دسته از دهات و قصبات تاريخى و نامى رى مانند محمديه، خوار، ورامين، قصران، كرج، طبرك، دماوند، دولاب و غيرها نبردهاى سختى در كارزار اجتماع نموده ولى بر وفق جريان نواميس تنازع البقاء و بقاء اصلح در عمران و آبادانى درنتيجه بردبارى و توانايى كه داشته گوى سبقت را ربوده و از طوفان انقلابات جنگى سياسى و دينى كه در رى مدت 6 قرن متوالى برپا بوده است رهايى يافته تا اين كه در قرن دهم هجرى لباس شهريت و آبادانى در بر كرده و مورد عنايت شاه طهماسب صفوى گرديده است.
و برايش باروى محكمى ساخت كه آن را به چهارده برج به شماره سوره هاى كريمه قرآن مصون داشت و زير هر برجى سوره از سور شريفه دفن فرمود. شهر تاريخى طهران تنها به توقف شاه طهماسب و شاه عباس كبير و بقيه شهرياران صفويه و زنديه و افشاريه در آن قناعت ننموده بلكه در تاريخ 1200 پايتخت سلطنت پرعظمت سران قاجاريه گرديد و پرچم شاهى را بر محيط خود برافراشت و از نو شيخ البلاد و دارالضرب دوم گرديد و نام نامى رى و مادر قديمى پرافتخارش را زنده نمود (به صفحات بعد رجوع شود).


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
156

طهرانى مى گفتند روايت كرده ام ـ . ۱
(2) ابوصالح عقيل بن يحيى الطهرانى از ثقات بوده و از سفيان بن عينيه و يحيى بن سعيد قطان روايت نموده و در سال 248 وفات كرده.
(3) ابوبكر ابراهيم بن سليمان طهرانى كه از ابراهيم بن نصر و غيره روايت كرده.
(4) سعيد بن مهران بن محمد الطهرانى از عبداللّه بن عبد وهاب خوارزمى روايت نموده.
(5) على بن رستم طيار طهرانى عموى ابوعلى احمد بن محمد بن رستم كه به ابوالحسن كنيه مى كردند از محمد بن سليمان بن حبيب روايت كرده.
(6) على بن يحيى طهرانى از صحر بن مهران اصفهانى روايت كرده.
(7) محمد بن محمد بن محمود بن سدوس طهرانى تميمى از ابوجعفر كه از موثقين و پرهيزكاران بوده و از ابوعبداللّه الرحمن مفرين و ابوعاصم بن النبيل و خالد بن يحيى و ديگران روايت كرده.
(8) ناجية بن سدوس ابوالقاسم طهرانى ـ ياد ندارم كه از او احدى روايت كرده به جز محمد بن احمد بن تميم از مردمان اين شهر است چنان كه تمام آن را ابوبكر احمد بن موسى بن مردويه حافظ در تاريخ اصفهان ذكر كرده.
(9) ابوصالح عقيل بن يحيى بن الاسود طهرانى از مردمان اصفهان و از موثقين بوده كه از ابن عينيه و يحيى بن سعيد قطان و عبدالرحمن بن مهدى و ابوداود روايت نموده و در ماه رمضان سال 248 وفات نموده.
(10) ابونصر محمود بن عمران ابراهيم بن احمد طهرانى از متأخرين كه از ابوبكر احمد بن موسى بن مردويه حافظ روايت كرده و از او ابوالفضل محمد بن طاهر مقدسى و ابوالحسن على بن رستم طيار طهرانى روايت كرده اند و از موثقين درست بوده در سال 303 وفات كرده (به كلمه الطهرانى از انساب سمعانى رجوع شود).

1.مقصود سمعانى روايت بالواسطه است زيرا كه بن حماد مزبور از طهران رى است و در سال ۳۶۱ وفات كرده است.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 105717
صفحه از 416
پرینت  ارسال به