171
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

92، ج 1، معجم الادباء چاپ مصرو تاريخ رى رجوع شود).
(4 ـ بهزان) ابواسحاق اصطخرى فارسى در كتاب خود كه در حدود سال 304 تأليف نمود در صفحه 39 چاپ ليدن مى نگارد كه بهزان از رساتيق رى بوده است. (به كلمه بهزان و طهران از اين كتاب (تاريخ طهران) رجوع شود).
(5 ـ جراذين) با جيم و برخى با خاء خواندند. على بن عباس جراذينى متكلم و فقيه به آن منسوب شده (صفحه 223 فهرست طوسى) محتمل است كه تاريخ پيدايش اين قريه بر پيدايش قريه طهران مقدم باشد. (به تاريخ رى رجوع شود).
(6 ـ خرماباد) (چنين ضبط شده است) ابوحفص عمر بن الحسين خرمابادى محدث متولد به سال 443 تقريبا به آن منسوب شده است (ص 423، ج 4، معجم البلدان و تاريخ رى رجوع شود).
(7 ـ خومين) به ضم خاء، ابوالطيب عبدالباقى بن احمد بن عبداللّه خومينى رازى محدث متوفى بعد از سال 420 به آن منسوب شده است (ص 491، ج 3، معجم البلدان).
(8 ـ دزاه) و گاهى آن را به ديزاى عليا يا ديزاى سفلى مى نامند. ابن حوقل كه كتاب خود را در حدود سال 366 تأليف نموده مى نويسد كه دو قصبه مهم بودند و هر يكى دو هزار سكنه داشتند. (به تاريخ رى و كلمه دز آشوب از اين كتاب رجوع شود.)
(9 ـ دهك) با فتح دال يا كسر دال. سعدى بن عبداللّه دهكى و على بن ابراهيم بن محمد دهكى كه در سال 359 حيات داشته به آن منسوب شده است. (به صفحه 78 ـ 79، ج 5، معجم الادباء و تاريخ رى رجوع شود).
(10 ـ دوربست يا درشت يا طرشت) اين قريه از قراى قديمه رى است و در اين زمان آن را درشت يا طرشت مى خوانند. ابوعبداللّه بن جعفر بن محمد بن محمد بن موسى بن جعفر دوربستى فقيه محدث متوفى بعد از سال 600 منسوب به اين قريه بوده است به كلمه مزبور در معجم البلدان و ص 524، جنة النعيم و دهات قديمه رى و طهران رجوع شود).


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
170

(14 ـ ورامين) از دهات نامى بلكه از شهرهاى كوچك و مهم رى قديم بوده و امروز نيز از دهات نامى طهران به شمار مى رود و تاريخچه مبسوطى در تاريخ رى و طهران دارد (به دهات قديمى رى و طهران امروز از اين كتاب رجوع شود).
(15 ـ وسقند) ابوحاتم محمد بن سعيد وسقندى رازى متوفى بعد از 241 به آن منسوب شده است. (به صفحه 241، ج 8، معجم البلدان و دهات قديمه رى اسلامى رجوع شود).
(16 ـ وهين) از نواحى قرج كه از قصبات رى بوده است. (به صفحه 435، ج 8، معجم البلدان رجوع شود).
اين بود مختصرى از نام و تاريخ دهات رى اسلامى قديم كه به طور تحقيق مى توان گفت آبادانى آنها پيش از پيدايش نام قريه طهران در تاريخ رى بوده است و برخى از آنها تا زمان ممتدى هم بعد از پيدايش آن نيز برقرار بودند و متلاشى نگرديدند تا اين كه به واسطه انقلابات سياسى كه در سرزمين رى رخ مى داده به تدريج ويران مى شدند سپس به مرور زمان از نو آبادان مى گرديدند چنان كه در تاريخ ورامين و دولاب و دماوند و كرج و غيرها از قراى قديمه رى يا رى و طهران ذكر خواهيم نمود.
(بخش دوم) دهات نامى رى كه هنگام پيدايش نام قريه طهران آباد و داير بوده است.
(1 ـ أذون) قصران داخل و قصران خارج از نواحى بزرگ رى بودند (به كلمه قصران در تاريخ رى و طهران رجوع شود) و اذون از دهات قصران بوده است. ابوالعباس احمد بن حسين بن ابى قاسم بن على بن بابا قصرانى اذونى متولد به سال 495 در اذون از مردمان نامى آن بوده است (به صفحه 96، ج 8، معجم البلدان چاپ مصر و تاريخ رى از اين كتاب رجوع شود).
(2 ـ اسفنذون) ابوالعباس احمد بن على اسفنذونى متوفى به سال 298 در بغداد به آن منسوب شده است (به صفحه 228، ج 1، معجم البلدان و تاريخ رى رجوع شود).
(3 ـ اشنان) به ضم الف ابوالحسين اشنانى قاضى بغداد در سال 316 بعد از قضاوت احمد بن اسحاق بن بهلول در آن منسوب به اين قريه مى باشد. (به صفحه

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 105043
صفحه از 416
پرینت  ارسال به