كه براى پيشرفت شهرت نام طهران از آغاز قرن سوم تا پايان قرن هفتم يا آغاز حمله مغول موانعى از ويرانى و آشوب داخلى رخ داده بوده كه مورخين و جغرافى شناسان اين عصر مانند اصطخرى متوفى به سال 304 تقريبا و مقدسى كه كتاب خود را در حدود سال 375 تأليف خود را به پايان رسانيده و ابن حوقل كه كتاب خود را در سال 366 گردآورى نموده نتوانستند به طور مرغوب از چگونگى و سرگذشت علماى نامى آن آگاه شوند، مؤيد اين مطلب آن است كه سمعانى متوفى به سال 562 با اين كه در كتاب الانساب خود در وصف طهران رى مى نگارد طهران رى معروف تر از طهران اصفهان است و تنها يك نفر از علماى منسوب به آن معرفى نموده است. چنان كه قبلاً هم به اين مطلب اشاره شده است. ياقوت نيز كه معجم البلدان از طهران رى و منسوبين به آن بيش از سمعانى ذكر نكرده است.
بهر حال شهرت نام طهران رى ميان دو بخش از قرا و قصبات مذكوره در اين چهار قرن (3 ـ 7) بيش از اين مقدار نبوده است، ولى مى توان باور كرد كه آبادانى و عمران آن بسا قوى و محكم و پايدار بوده است كه انقلابات داخلى دولت هاى كشور خود يا دولت هاى كشورهاى همسايه و بيگانگان حتى مغول و سپاهيان تاتار نتوانستند آن را مانند بسيارى از قريه هاى نامى ديگر از بخش اول و دوم ريشه كن سازد بلكه چنان كه بعدا مى نگاريم پس از پايان حملات مغول و در قرن هشتم هجرى از نو دو مرتبه رو به آبادانى رفتند. ۱
فهرست اجمالى تحقيقات و مطالب مذكوره پيش از اين قرار است:
كه طهران رى مشهورتر از طهران اصفهان بوده است اگرچه علماى نامى طهران اصفهان بيشترند و اين كه با طاء مؤلف نه با تاء منقوط تلفظ مى شود و از هنگام فتح رى به سال 20 يا 19 هجرى تا سال 261 و پيش از ثبت نام ابن حماد طهرانى محدث در تاريخ معروف نبوده است ولى با برخى از بخش نخست دهات نامى رى كه پيش از