195
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

جنگ هاى خانگى

«مقدسى» در كتاب خود در سال 395 اشاره به اختلافات مذهبى موجوده بين مردم رى مى كند. ابن الاثير در سال 582 خسارات و خرابى هايى را كه بر اثر جنگ بين سنى و شيعى در رى حادث شده، شرح مى دهد. وى مى گويد كه مردم شهر يا به قتل رسيدند و يا متوارى شدند و شهر مبدل به خرابه گشت.
ياقوت در سال 617 كه از مقابل هجوم مغولان مى گريخت به شهر رى وارد شد و شرح مشاهدات او از خرابى رى و تحقيقات وى راجع به جنگ هاى بين شيعه و حنفى و شافعى در بالا ذكر گرديد.

مغولان

مغولان بعد از ياقوت به رى وارد شدند و خرابى رى بالا گرفت. ابن الاثير مى گويد كه مغولان مردم شهر را در سال 617 قتل عام كردند و كسانى را هم كه از اين قتل عام جان به در برده بودند، بعدا در سال 621 از دم تيغ گذراندند ولى ممكن است ابن الاثير در اين بيان خود تحت تأثير وحشت عمومى كه در آن موقع دنياى اسلام را فرا گرفته بود، واقع شده و در ميزان انهدام و خرابى رى مبالغه كرده باشد. جوينى مى گويد: سرداران مغول در خوار رى عده كثيرى را كشتند ولى دررى قاضى شافعى به استقبال مغول رفت، تسليم گرديد مغولان پس از تسليم او از رى گذشتند و به جاى ديگر رفتند. رشيدالدين قبول دارد كه مغولان در رى قتل و غارت كردند ولى مثل اين است كه بين اعمال آنها در رى و رفتار آنها در «قم» فرقى قائل است زيرا مى گويد: ساكنين قم را (كه شيعى بودند) به كلى قتل عام كردند.
اين كه «رى» بر اثر هجوم مغولان به كلى نابود نگرديده از بعضى ظروف لعابى كه تاريخ دارد و مثلاً كاسه اى داراى تاريخ 640 به دست آمده است، ثابت مى شود اين آثار نشان مى دهد كه بعد از عبور مغولان هنوز در رى صنعت گران مشغول كار بوده اند.
غازان خان در سال هاى 692 ـ 701 باروى طبرك را از نو ساخت ولى ظاهرا به


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
194

را تصرف كند ولى موفق نشد. در سال 420 مجدالدوله آل بويه براى مقابله با ديلميان از سلطان محمود غزنوى مدد خواست و اين كار به ضرر او تمام شد زيرا سلطان محمود از اين فرصت استفاده كرد ملك رى را متصرف گرديد. غزنويان در دوره تسلط كوتاه خود در ملك رى دست به اختناق علمى اين شهر زدند، كتب فلسفى و هيئت را نابود ساختند و قرمطى ها و معتزله را به وضع فجيعى به قتل رساندند.

دوره سلجوقيان

غزان در سال 427 رى را غارت كردند. در سال 434 شهر رى كه هنوز مجدالدوله در قلعه طبرك آن پايدارى مى كرد، به دست سلجوقيان افتاد. سلجوقيان اين شهر را يكى از پايتخت هاى خود قرار دادند. آخرين پادشاه آل بويه يعنى الملك الرحمن در سال 450 در قلعه طبرك در اسيرى مرد و فرمانده جديد رى طغرل نيز در سال 455 در شهر رى وفات يافت. از آن تاريخ به بعد در وقايع مربوط به سلجوقيان و آن سلسله از خاندان آنها كه بر عراق عجم سلطنت مى كردند همواره نام اين شهر ديده مى شود.
از دوره پادشاهى غياث الدين مسعود حكومت «رى» با «اينانج» بود. اين شخص همان است كه دخترش اينانج خاتون زن پهلوان پسر ايلدگز اتابك معروف آذربايجان گرديد. هنگامى كه ايلدگز مادر ارسلان شاه را خطبه كرد و ارسلان شاه را بر تخت سلطنت نشاند، اينانج با سلطنت ارسلان مخالفت ورزيد ولى در سال 555 شكست يافت و به بسطام گريخت و از آنجا با كمك ايل ارسلان خوارزمشاه دوباره رى را تصرف كرد و عاقبت به تحريك ايلدگز به قتل رسيد و ايلدگز حكومت رى را به پهلوان داد. بعد از او حكومت رى به قتلق اينانج پسر پهلوان رسيد، او نيز مانند جد مادرى خود، تكش خوارزمشاه را در امور ايران مداخله داد (سال 588) دو سال بعد در جنگى كه در نزديكى رى وى داد، آخرين پادشاه سلجوقى طغرل سوم به دست قتلق اينانج به قتل رسيد ولى ملك رى در تصرف خوارزميان باقى ماند. در سال 614 اتابك فارسى سعد بن زنگى «رى» را متصرف شد ولى بلافاصله جلال الدين خوارزمشاه او را از «رى» بيرون راند.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 105777
صفحه از 416
پرینت  ارسال به