197
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

غيرمحدودى نورافشانى كنند. اينها گواه صدق سخنى است كه نهج البلاغه از امام عليه السلام بازگو كرده كه فرمود: يموت الميت منا و ليس بميت و بيلى البالى منا و ليس ببال ... مگر با طوفان هاى جوى و عوامل تعريه كوه ها از هم نمى ريزند مگر با طوفان هاى انقلابات سياسى رژيم ها درهم نمى ريزند مگر استحكامات خط زيگفريد و ماژينو از هم نپاشيد لكن بس كاخ ها خراب شد و بيستون به جا است.
بنيان عشق بين كه چسان محكم اوفتد اى مردم ايران و اى طهران جمع آورى كار ما با اين بارگاه ها است كه عوامل تفرقه را جواب مى گويند، با اين بارگاه هاست كه در مقابل حوادث نمى لرزند، با اين بارگاه ها است كه فرو نمى ريزند، آشيانه هاى جاسوسى در آنها رخنه نمى كنند و حظيره هاى سياسى منطق آنها را مشوش نمى كنند. خدايا مرا بازويى ده كه پرچم كلمه دعوت ترا تا ابد برافرازم. ۱
خليل كمره اى نزيل طهران فى شوال خرداد 1334ش ـ 1374ق.

25 ـ نظرى به مقاله «رى» در دائرة المعارف الاسلامى،حسين كريمان (معاصر)

شهر باستانى رى صرف نظر از عظمت و اعتبارى كه در دوره اسلامى داشته، و جنبه قدمت آن كه با نينوا و آشور همعهد بود، به سبب اينكه نام آن در كتب دينى تورات و اوستا مذكور افتاده، و اينكه پيش از اسلام مركز دينى مغان و پايگاه بزرگ زرتشتيان بوده و شهرى مقدس به شمار مى آمده، همواره مورد توجه ايران شناسان و مستشرقان قرار داشته است؛ و سياحان معروف مغرب زمين از آن ديدن كرده و مطلبى در باب مشهودات خويش به رشته تحرير درآورده اند مانند: مورير به سال 1809، پريس به سال 1811، سراوزلى به سال 12 ـ 1811، كرپرتر به سال 1818، جاكسن و ديولافوا و اشميد و گدار در سال هاى اخير؛ و نيز برخى ديگر از محققان خارجى بيش و كم هر يك در جهتى اطلاعات ارزنده اى در باب رى بدست داده اند

1.اين گفتار در جزوه اى همراه با «بارگاه امام زاده عبداللّه در رى» ص ۱۵ ـ ۳۹ در تهران، چاپخانه اختر شمال، ۱۳۳۴ش به طبع رسيده است.


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
196

عللى كه اگر علل سياسى يا مذهبى نبوده لامحاله علل اقتصادى بوده (شايد مشكلات آبيارى) احياى شهر رى ميسر نگرديد و مركز حكومتى مغول در اين ناحيه (به اصطلاح ادارى مغولى: تومان رى) به شهر ورامين انتقال يافته است.
پس از پايان سلطنت سلسله هلاكو رى در قلمرو نفوذ طغا تيمور كه در استرآباد حكومت مى كرد، قرار گرفت.
در سال 781 سپاه امير تيمور، رى را بى جنگ متصرف شدند ولى نظر مورخين در اين مورد قطعا ناحيه رى بود نه شهر رى، زيرا «كلاويو» جهانگرد اسپانيولى كه در سال 801 از اين ناحيه عبور كرده مى نويسد كه شهر رى غيرمسكون بوده. در زمان شاهرخ (مطلع السعد بن سال 841) و هم چنين در زمان شاه اسماعيل (حبيب السير) كه نام رى به ميان مى آيد نيز اين شهر به هيچ وجه قابل اعتنا نبوده است.
* * *
«رى» را ديديد در اين تحولات در سر چهارراه حوادث ويران شد، همه چيز آن از دست رفت، آرى همه چيزش رفت غير از تاريخ آن كه در خبر (كان) آمده است.
غير از مبانى معنوى آن كه آنها ماندند بارگاه امام زاده عبداللّه واجب التعظيم و بارگاه حضرت عبدالعظيم به پا ماندند تا مجددا (رى) را از نو ساختند و مركزيت دادند. آرى مبانى معنوى مى ماند، حق مى ماند، اين گنبد و رواق نشان حقى است پايدار، همه حكومت هاى متنوع و دولت هاى گوناگون در (رى) مانند موجى در درياى حوادث محو شدند و رفتند ولى در آخر طايقه حق شناس و حق پرست اماميه اثنى عشريه نگهداران پرچم استقلال كشور شدند و طهران عاصمه ايران پايتخت اختصاصى مذهب شيعه ارجمند شد. مبانى مذهبى صحيح آنها سراسر اقطار اين منطقه و اين كشور را گرفته و حكم فرمايى مى كند.
اينها از آثار صدق امام جعفر صادق عليه السلام هستند كه فرمود: و دولتنا فى آخر الدهر يظهر. وگرنه طوفان حوادث چگونه رواق و گنبد اين امام زاده واجب التعظيم را گذارده كه تا شعاع نامحدودى و گنبد و بارگاه حضرت عبدالعظيم تا شعاع

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 105792
صفحه از 416
پرینت  ارسال به