گذاشته است. فلان شهر در كدام قرن بنا شده، يا فلان بنا در چه تاريخ ويران گرديده، فلان قبيله و ملت به چه وسيله ترقى كرده است يا رو به انحطاط آورده، خلاصه آن كه هر چه متعلق به حالات بشر و حوزه هاى اجتماعى اوست، هم چنين آنچه را كه حاكى بر اتفاقات غيرمنتظره است (قحط، غلا، طاعون، وبا و امثال آن) و اين تواريخ بر دو نوعند: تاريخ عمومى، تاريخ خصوصى.
آنچه عموميت دارد و راجع به همه نژادهاى بشر است، تاريخ عمومى نام نهاده اند، ولى آنچه را كه مربوط به قوم، ملت، نژاد و كشور معين باشد، تاريخ خصوصى مى نامند، باز آنها بخش مى شوند به تاريخ، تاريخ نظامى، تاريخ جغرافيايى و نيز جغرافيا بخش مى شود به جغرافياى طبيعى، سياسى، اقتصادى، انسانى، نظامى و جغرافياى تاريخى كه بحث ما بيشتر در اين قسمت است.
تاريخ تهران ـ رى
كتبى كه درباره رى و تهران نوشته شده باشد يعنى تمام مطالبش اختصاص به اين شهرستان داشته باشد، وجود ندارد. در نزهة القلوب، مرآت البلدان، ناسخ التواريخ و غيره به مقتضاى بيان چند سطرى در اطراف اين دو مكان نوشته شده است.
كتاب تاريخ رى و اصفهان تأليف آقاى شيخ جابر انصارى و تاريخ تهران تأليف آقاى جواهرالكلام هم مطالب مربوط به اين دو محل را از ساير تواريخ و اسناد گلچين و اقتباس نموده اند و الحق خدمتى به سزا براى روشن شدن پيشينه تاريخى نموده اند كه در اين كتاب هم از مطالب آنان استفاده شده است.
ولى براى تشريح وضع جغرافيا و شرح اوضاع تهران در يك قرن و نيم اخير بيشتر از مشاهدات و اطلاعات شخصى و معلومات معمرين بصير و پيرمردان مطلع تهران و پرونده هاى ادارات استفاده شده است.
اينك به شرح تاريخ شهر كهن رى كه مدفن حضرت عبدالعظيم عليه السلام مى باشد، مى پردازيم: