211
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

بخش يكم ـ رى

از گفته امين احمد رازى: رى ولايتى با نام است، در مسالك و ممالك آمده كه از خراسان و عراق بجز بغداد هيچ شهرى بزرگتر و آبادان تر از رى نبوده، مگر نيشابور كه پهناورتر واقع شده.
اصمعى آورده «الرى عروس الدنيا» و در بناى رى اختلاف بسيار كرده اند بعضى برآنند: رى را، رازى بن ثقلان بن اصبها بن ملوج بنا كرده، برخى گويند: راز بن خراسان ساخته و از هوشنگ نيز نقل مى كنند.
و اما حمداللّه مستوفى آورده كه شهر رى، شهر شيث پيغمبر است و در زمان المهدى باللّه عباسى عمارات شهر رى بدين منوال بوده، مدارس و خوانق 6400، حمام 1360، مساجد 46400، طاهونه 1200، كاروان سرا 12700، مناره 15035، يخچال 1450، عصارخانه 1700، قنات جاريه 18091، و رودخانه نيز بسيار بوده، محلات 96 و در هر محل 46 كوچه و در هر كوچه 40000 خانه و 1000 مسجد و در هر مسجدى 1000 چراغدان از طلا و نقره و غيره بوده كه هر شب روشن مى كرده اند و مجموع خانه ها هشت بار هزار هزار و سيصد و نود و شش بوده كه مردم مى نشسته اند، لا يعلم الغيب الا اللّه «به نظر نگارنده اغراق و مبالغه است».
در معجم البلدان آمده كه رى زمان بهرام چنان آباد بوده، باغستان رى و اسبهان پيوسته به يكديگر بوده «مقصود تهران و كرون اصفهان بوده ـ نگارنده».
و اصحاب تواريخ نوشته اند: به كرات آن شهر به قتل عام و زلزله ويران شده و باز عمارت يافته، تا زمان خلافت ابوجعفر منصور دوانقى عمارت بر اصل يافت و روزبه روز در تعمير و آبادانى مى افزودند تا حادثه چنگيز به وقوع پيوست و كرت ديگر به قتل عام ويران گشت.
شيخ نجم الدين دام قدس سره در كتاب مرصاد العباد كه از تأليفات اوست نوشته: در اين فتنه از شهر رى كه مولد و منشأ اين فقير است، هفتصد هزار مردم صاحب اعتبار به درجه شهادت رسيدند، ولايت رى ابتدا نه بلوك بوده بدين موجب «غار»،


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
210

گذاشته است. فلان شهر در كدام قرن بنا شده، يا فلان بنا در چه تاريخ ويران گرديده، فلان قبيله و ملت به چه وسيله ترقى كرده است يا رو به انحطاط آورده، خلاصه آن كه هر چه متعلق به حالات بشر و حوزه هاى اجتماعى اوست، هم چنين آنچه را كه حاكى بر اتفاقات غيرمنتظره است (قحط، غلا، طاعون، وبا و امثال آن) و اين تواريخ بر دو نوعند: تاريخ عمومى، تاريخ خصوصى.
آنچه عموميت دارد و راجع به همه نژادهاى بشر است، تاريخ عمومى نام نهاده اند، ولى آنچه را كه مربوط به قوم، ملت، نژاد و كشور معين باشد، تاريخ خصوصى مى نامند، باز آنها بخش مى شوند به تاريخ، تاريخ نظامى، تاريخ جغرافيايى و نيز جغرافيا بخش مى شود به جغرافياى طبيعى، سياسى، اقتصادى، انسانى، نظامى و جغرافياى تاريخى كه بحث ما بيشتر در اين قسمت است.

تاريخ تهران ـ رى

كتبى كه درباره رى و تهران نوشته شده باشد يعنى تمام مطالبش اختصاص به اين شهرستان داشته باشد، وجود ندارد. در نزهة القلوب، مرآت البلدان، ناسخ التواريخ و غيره به مقتضاى بيان چند سطرى در اطراف اين دو مكان نوشته شده است.
كتاب تاريخ رى و اصفهان تأليف آقاى شيخ جابر انصارى و تاريخ تهران تأليف آقاى جواهرالكلام هم مطالب مربوط به اين دو محل را از ساير تواريخ و اسناد گلچين و اقتباس نموده اند و الحق خدمتى به سزا براى روشن شدن پيشينه تاريخى نموده اند كه در اين كتاب هم از مطالب آنان استفاده شده است.
ولى براى تشريح وضع جغرافيا و شرح اوضاع تهران در يك قرن و نيم اخير بيشتر از مشاهدات و اطلاعات شخصى و معلومات معمرين بصير و پيرمردان مطلع تهران و پرونده هاى ادارات استفاده شده است.
اينك به شرح تاريخ شهر كهن رى كه مدفن حضرت عبدالعظيم عليه السلام مى باشد، مى پردازيم:

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 105763
صفحه از 416
پرینت  ارسال به