از آن طرف برابر ايشان برويم، ايشان برابر تو پايدارى نكرده مى گريزند، نعيم چنين كرد و دسته اى سوار به سردارى برادرزاده اش منذر بن عمرو فرستاد، زينبى سواران را به شهر برده و سياوخشان ملتفت نشده، نعيم به آن شبيخونزد، آنان را از حفظ شهرستان بازداشت و آنها جنگ مى كردند و با دار به جنگ بودند تا آن گاه كه آواز تكبير مسلمين را از پشت سر خود شنيدند، ناچار گريختند و اعراب كشتار زيادى كرده كه مقتولين را با چوب نى مى شمردند و در رى به اندازه مداين غنايم بهره مسلمين شد، و زينبى مصالحه نمود كه مرزبانى رى با او باشد و همى شرف رى در خانواده زينبى بود و نعيم شهر را خراب كرد و آن رى كهنه است و زينبى بناى رى تازه گذارد، نعيم به وسيله مضارب عجلى فتحنامه با خمس اموال نزد عمر فرستاد و با مصمغان مصالحه كرد به چيزى كه فديه بدهد براى مردم دماوند، نعيم پذيرفت.
و گفته اند در سال 21 فتح رى به دست قرطنه بن كعب هجرى شد و در خلافت حضرت امير توليت رى با يزيد بن بحيه تميمى شد و او سى هزار از خراج رى بشكست و حضرت به حبس تأديبش فرمود و يزيد از محبس گريخته نزد معاويه رفته و به سلطنت او باز حاكم رى شد و بعد در حوزه امارت زياد آمد.
و در سال 64 مردم رى پس از مرگ يزيد خروج كرده و سردارشان فرخ خان رازى بود و امير العراقين كوفه عامر بن مسعود محمد بن عمر بن عطار ديلمى را به جنگ فرخ خان فرستاد، مردم رى او راگريزاندند. سپس عتاب بن ورقا رياحى را نامزد جنگ رى كرده و كشتار فزون گشته و فرخ خان كشته و يارانش گريختند و در سنه 68 مصعب بن زبير فرمان به عتاب بن ورقا والى اصفهان داده كه به رى رود و با مردم رى بجنگد به گناه مساعدتشان با خوارج بر يزيد بن الحارث و جا دادن خوارج را در رى و عتاب رفته و آنان را به حصار سخت گرفته تا قلعه را گشوده و غنيمت فزون آورده و ديگر قلاع اطراف را نيز فتح نموده.
خلاصه آن كه پس از يزيد فرخ خان رازى آغاز خلافت نهاد و عامر والى از كوفه نخست محمد تميمى را با لشكرى فرستاد و او بشكست و بعد عتاب بن ورقا روانه