225
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

«فعلاً زرتشتى ها مردمان خود را در قصر فيروزه به خاك مى سپارند ـ نگارنده» در پنجاه ميلى جنوب شرقى پايتخت قصبه ورامين واقع است، موقعى ورامين پايتخت و مركز ايران بوده و هم اكنون مسجد سلطان ابوسعيد فرزند سلطان محمد خدابنده در ورامين است.
قلعه ايرج به مساحت 1800 متر در 1500 متر به ارتفاع 20 مترى آتشكده واقع در آسياباد به ارتفاع 200 پا و به درازاى 350 پا و پهنى 300 پا از آثار قديمى ورامين مى باشد.
كتاب دهات كشور منتشره از طرف اداره كل آمار رى را اين طور تعريف مى كند: اسم شهر در قرن ششم پيش از ميلاد در كتيبه هاى داريوش كبير ذكر شده و به مناسبت قدمت بناى آن معروف به شيخ البلاد بوده و چنان كه بلخ را ام البلاد مى گفتند. رى در قرن اول هجرى به تصرف مسلمين درآمد و در قرن سوم هجرى هنوز شهر بزرگى بوده است و به سه قسمت تقسيم مى شده: يكى شهرستان ديگرى بازار سومى قلعه.
بين اراك و شهرستان مسجد جامع شهر كه به مسجد جامع مهدى مشهور بوده است، ساخته شده و ارك را در بالاى كوهى به طور جداگانه بنا نموده بودند، به قسمى كه تمام شهر از محل ارك ديده مى شده است. طول و عرض شهر رى را در آن تاريخ يك فرسخ و نيم نوشته اند، ولى بعدا به تدريج اهالى قسمت شهرستان و قلعه را ترك و به اطراف بازار كه محل داد و ستد بوده روى آورده اند و چون رودى از بازار مى گذشته، بازار را روده نيز مى ناميدند. در قرن چهارم شهر رى مورد هجوم طوايف غز واقع و خرابى يافت ولى در دوره سلجوقيان مرمت گرديد. طغرل سلجوقى در رى مدفون است و مدفن او در وسط باغى در ابن و ابيه در برجى كه به نام برج طغرل است مى باشد، ولى بعضى مورخين آن را مقبره فخرالدوله ديلمى هم دانسته اند. «گويا فخرالدوله را هم پهلوى گور طغرل سلجوقى به خاك سپرده باشند ـ نگارنده» برج طغرل كه اخيرا تعمير شده تا اندازه اى تغيير شكل يافته.
خرابى عمده شهر رى در سال 617 هجرى و در اثر حمله مغول بوده كه بيشتر


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
224

بودند كه اكنون خوانده نمى شود، در مشرق اين برج در كنار كوه برج خرابه ديگرى است كه آن هم فرو ريخته و كتيبه هاى خط كوفى آن به زحمت خوانده مى شود.
برج اولى را آرامگاه طغرل يا مقبره سلطان خليل مى دانند و ميان تهرانى ها به نقاره خانه يزيد يا برج يزيد شهرت دارد.
در نزديكى چشمه على ۱ مجاور خرابه هاى رى روى كوه شكل يك اسب سوارى را با نيزه حجارى كرده اند و ممكن است مربوط ساسانى باشد، ولى چون پهلوى آن شكل فتحعلى شاه را حجارى نموده اند شكل آن اسب سوار به خوبى معلوم نيست.
فتحعلى شاه در اينجا نيزه به دست گرفته و بر سينه شيرى فرو مى كند، قدرى دورتر باز هم فتحعلى شاه را روى تخت حجارى كرده اند و مطابق معمول پسراش اطرافش ايستاده و بالاى سرش شكارچيان و چترداران قرار دارند.
برج گبرها يا قلعه خاموشان مانند برج بمبى در نزديكى چشمه على و خرابه هاى رى واقع است، گبرهاى ايران مرده هاى خود را در اين برج افكنده، بازان و لاشخورها ميهمانى مى كنند.

1.مرآت البلدان در صفحه ۲۳۹، جلد ۴ مى نويسد: «چشمه على رى، آب اين چشمه از زير سنگ صلب خارائى كه در طرف شمال شهر قديم رى واقع بود، خارج شده به جانب جنوب جارى مى گردد. بنابر تحقيقات و اطلاعات نگارنده قلعه رى بندى كه خليفه مهدى عباسى بنا نمود بالاى همين چشمه و روى تخته سنگ بوده چنان كه حالا آثار آن باقى و نمودار است. نيز احتمال مى رود قلعه طبرك (پاورقى صفحه ۹ را نگاه كنيد ـ نگارنده) همين قلعه رى بندى بوده باشد و سايرين آن را به اين اسم موسوم ساخته باشند. و چون در لغت فرس طبر به معنى كوه است چنان كه طبرستان به معنى كوهستان است و طبرك با كاف كه در فارسى علامت تصغير است به معنى كوه كوچك است و اين قلعه بر روى كوه كوچك واقع شده ... بعضى گويند منوچهر اين قلعه را بنا كرده و برخى قلعه طبرك را زبيده نوشته اند ... خاقان خلد آشيان فتحعلى شاه طاب ثراه كه اغلب به چشمه على به تفرج مى رفتند در سال ۱۲۴۸ حكم فرمودند در بالاى چشمه على صفحه را هموار كرده و بر روى سنگ تمثال اين پادشاه ذيجاه با بعضى از شاهزادگان منقور سازند ... ابن حوقل اسم چشمه على را سور نبى نوشته بقعه ابن بابويه در نزديكى چشمه على مى باشد هم چنين مقبره صفائيه كه سه سال قبل به جهت مضجع مرحوم حاج ميرزا صفا كه از اجله مشايخ عرفا و ارباب دانش بوده در تهران به رحمت ايزدى پيوست جناب اشرف امجد مشيرالدوله بنا نموده اند در حوالى چشمه على است.»

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 106077
صفحه از 416
پرینت  ارسال به