243
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

1 ـ مدرسه ابوالفتوح رازى كه شايد همين صحن مقبره او باشد كه اكنون معروف به صحن امام زاده حمزه مى باشد.
2 ـ مدرسه سيد مرتضى علم الهدى رازى مذكور.
3 ـ مدرسه سيد مجتبى برادر او.
4 ـ مدرسه درب آهنين كه شايد همين صحن امام زاده حمزه باشد كه تا چندى قبل درب آهنين آن موجود بود.
5 ـ مدرسه عتيق كه ويران شده بود و به همّت مرحوم آيت اللّه برهان و مساعدت نگارنده به نام مدرسه برهانيه از نو بنياد گرديد و اكنون مدرسه معموره اين شهر است.
6 ـ مدرسه امينيه (امين السلطان) كه در دوران كودكى و ابتداى طلبگى نگارنده دائر و طلبه نشين و خود حقير هم در آن حجره داشته ام و اكنون به صورت قبرستان عمومى و حجرات هم به صورت مقابر خصوصى درآمده است و موقوفات آن كه بازار امينيه و دكاكين بسيار است مصرف غير ما وقف عليه مى گردد.
7 ـ مدرسه علميه آيت اللّه لاله زارى واقع در جنب صحن شريف و اول محله هاشم آباد كه اكنون معمور و حدود سى طلبه و محصّل جدّى دارد كه آيت اللّه لاله زارى آنها را تأمين و اداره مى كند.

مزارات رى

در دوران خلفاء جور و ستم بنى عباس كه براى قلع و قمع آل على (علويين) عليهم السلاماز هيچ طريقى در افناء و هلاك آنها را قتل و ضرب و حبس و تبعيد و غيره كوتاهى نمى كردند علويين براى حفظ جان خويش از نقاط و مراكزى كه مورد تسلّط آنان بود فرار و به شهرهاى ايران كه نوعا علاقمند به خاندان پيغمبر صلى الله عليه و آله و علويين بودند پناهنده مى شدند. و هر شهرى كه شيعيان و محبين آنان مانند قم و كاشان و رى بيشتر بودند بدانجا زيادتر مى آمدند. و چون رى بعد از انقراض حنفى ها و شافعى ها مركز


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
242

مسجد افتاد و آن تخته آويخته را ديدند چون خط آن را خواندند و از كيفيّت مطلّع شدند يكى از آنها گفت من امشب ميان اين مسجد مى خوابم تا ببينم چه خبر است مسجد آدم كش يعنى چه رفيقش او را ممانعت نمود و گفت با وجود اين كه اين آگهى را ديده كه نوشته اند پيرمردان ما ياد ندارند كه كسى شب در اين مسجد مانده باشد و به سلامت فردايش بيرون آمده باشد باز در اين مسجد مى روى و خودكشى مى كنى.
آن مرد قبول نكرد و گفت حتما من شب را در اين مسجد مى مانم اگر مردم كه تو خبر مرا به خانواده من برسان و اگر زنده ماندم كه نعم المطلوب سرّى را كشف كرده ام.
پس قفل را باز كرد و داخل مسجد شد و تا نزديك نصف شب توقف نمود خبرى ظاهر نشد چون نصف شد ناگاه صدايى بلند شد آى آمدم آهاى آمدم گوش داد تا ببيند آن صدا از كدام طرف است باز همان صدا بلند شد آمدم آمدم و هر دفعه آن صدا بلندتر مى شد.
پس آن مرد برخاسته ايستاد باز صدا بلند شد بايست كه آمدم در جواب گفت اگر مردى و راست ميگويى ناگاه ديد يك طرف ديوار آن مسجد شكافته شد و زر و طلاى زيادى به زمين ريخت معلوم شد آنجا را طلسم كرده بودند كه اين صدا بلند مى شد و آن طلسم به واسطه پرجرأتى آن مرد شكست پس زرها را جمع نموده و صبح از آن مسجد صحيح و سالم بيرون آمد و از آن زرها املاك خريد و از ثروتمندان گرديد.

مدارس رى

چون شهر رى از سال 300 قمرى مركز علم و دانش و بزرگانى مانند شيخ بزرگوار صدوق الطائفه محمّد بن على بابويه قمى و قطب الدين رازى و سيد مرتضى علم الهدى رازى صاحب تبصرة العوام و برادر او سيد مجتبى و ديگران در آن سكونت و حوزه هاى تدريس داشتند و همواره مجمع طلاب و محصلين بلاد بوده لذا براى سكونت آسايش آنان مدارسى تأسيس شده بود كه اكنون از اكثر آنها اثرى نيست و نام هاى آنها كه در كتب ضبط شده از اين قرار است.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 98002
صفحه از 416
پرینت  ارسال به