داشته، آنگاه به سمت شمال غرب، و از مشرق مرقد حضرت عبدالعظيم مى گذشته است، چنان كه مزار آن حضرت از طرف مغرب در خارج شهر و نزديك به آن قرار مى گرفته است، حدّ شهر رى، آنگاه از جنوب امام زاده عبداللّه به سوى شمال غرب ممتد مى شده، و به اراضى جوانمرد قصاب اتصال مى يافته است (رى باستان، 1/21).
ذكر رى در كتب مقدس و منابع باستانى، از جمله مهمترين منابع كهنى كه در آنجا از رى ياد شده است، به تورات، اوستا و كتيبه بيستون مى توان اشاره كرد: 1) تورات، نام رى در ضمائم غير رسمى منسوب به تورات در دو كتاب «توبيت» (Tobit) و «ژوديت» (Judith) آمده است. در نخستين كتاب (= توبيت) به صورت «راگس» (Rages) چند بار از آن ياد شده است، از جمله در بند چهاردهم از باب اوّل كه در آن از قول توبيت آمده است: «و من به كشور مد (= ماد) رفتم و تا ده تالان نقره به نزد گابائل (Gobael) برادر گابرياس (Gobrias) در شهر راگس (Rages) به امانت گذاشتم». البته در دوّمين كتاب (= ژوديت) نام رى به صورت «راگو» (Ragau) ذكر شده است؛ 2) در اوستا كتاب دينى زرتشتيان، نام رى به صورت «رغه» (Raghe) در دو جا آمده است. نخست در بند 18 يسناى 19؛ و دوم در بند 16 از فرگرد اول ونديداد كه موضوعش آفرينش زمين و كشورها مى باشد؛ 3) كتيبه بيستون، در اين كتيبه، نام رى به صورت رگا (raga) در دو جا، به عنوان يكى از نواحى مادى ذكر شده است (فرمانهاى شاهنشاهان هخامنشى، 45).
نام ديگر رى در عهد باستان، در عهد منصور دوانيقى بر نيمه شرقى رى نام محمديه، برآمده از نام محمد مهدى پسر منصور اطلاق مى شده است. محمديه در جنوب كوه بى بى شهر بانو واقع بوده است (فتوح البلدان، بلاذرى، 319).
آب و هواى رى، مراجعه به منابع قديمى آشكار مى كند كه شهر رى، آبى فراوان، امّا آلوده داشته است. چنان كه زكريا بن محمد قزوينى، صاحب آثار البلاد و اخبار العباد (375) نوشته است: «آب اين شهر در داخل شهر جارى است، اما از آلوده ترين آبها است، چرا كه مردم شهر، هرگونه نجاسات را در آن مى شويند، و آبهاى حمامها بدان