دلايل تاريخى، باطل و ناصواب مى نمايد: از هنگام حيات حضرت امام محمدباقر عليه السلام به بعد، ائمه شيعه تا هنگام حضرت امام عسگرى و بعد از ايشان شيعيان رى غالبا از اصحاب ائمه اطهار محسوب مى گرديدند. و نيز اخبار مربوط به مدت سكونت حضرت عبدالعظيم (م 250 ق) در رى، به روشنى نشان مى دهد كه شيعيان مدتها پيش از تفوق و استيلاى احمد بن حسن ماردانى در 275 ق در رى حضور داشته اند. به هرحال، شيعيان رى به تدريج زياد شده و بر قدرتشان افزوده مى شد تا آن كه هنگام پادشاهى آل بويه فرا رسيد. با به قدرت رسيدن بويهيان اهميت و عظمت شيعيان رى فزونى يافت و در طول زمانى نه چندان كوتاه، دانشمندان و فقيهان و عالمان و شاعران شيعى مذهب مشهورى از اين شهر برخاستند.
رجال و معاريف رى، شهر رى در گذار اعصار و قرون، رجال بزرگ دينى و سياسى و علمى فراوان، و نام آورانى از حكمت دانان و فيلسوفان و حافظان حديث و فقيهان و اقطاب و مشايخ و اديبان را به جهان بشريت عرضه كرده است؛ چنان كه بيست و چند تن از عالمان شيعى اين شهر از حواريان امامان عليه السلام از حضرت امام باقر عليه السلام به بعد بوده اند. دكتر حسين كريمان در رى باستان (2/264)، احوال نزديك به 450 تن از مشاهير رجال اين شهر را آورده است. از جمله اين مشاهير: 1) احمد بن اسحاق رازى كه نويسندگان رجال شيعه او را از اصحاب امام الهادى عليه السلام و شخصى ثقه و عادل دانسته اند؛ 2) حسين بن على الخزائى، مشهور به ابوالفتوح رازى كه از مشاهير و بزرگان و از مفسران نامدار شيعه است (دايرة المعارف تشيع، 1/429)؛ 3) قوامى شرف الشعرا بدرالدين رازى، كه از سرايندگان مشهور رى در نيمه اول قرن ششم هجرى بوده و در بلاد عراق، سخت مورد احترام مى بوده است. قوامى رازى بيشتر اشعارش را در مدح اهل بيت عليهم السلام خاندان نبوت و سادات سروده است. از او در توحيد و منقبت و موعظت و حكمت و زهد و مرثيت سخنانى جالب مانده است كه به اشعار سنائى مى ماند و گويا با توجه به همين نكته بوده كه درباره خويش سروده است:
شاد باش اى قوامى هنرىكاهل رى را سنائى دگرى