است (نك: ذكاء، 433) كه در گزارش كارلاسرنا كه در فاصله سال هاى 1294 ـ 1295 ق، 1877 ـ 1878 م در ايران به سر برده، ورودى دومى ايجاد شده بوده كه در زمان اقامت او در تهران تنها خميدگى طاق آن ديده مى شده است (ص 205). اين ورودى ظاهرا به هنگام تعميرات سال 1301 ق به در ديگرى براى برج تبديل شده است. در قسمت بالاى ورودى شمالى غربى بنا، پلكانى ديده مى شود كه اكنون حدود 7 متر از سطح زمين فاصله دارد، زيرا با ايجاد در دوم، ورودى پلكان از پايين قطع شده است. با توجه به ارتفاع زياد، ورود به آن، تنها با نردبان امكان پذير است (تحقيقات ميدانى).
تزيين بالاى بدنه خارجى شامل 3 رديف طاس هاى بزرگ و كوچك است كه در واقع بايد آنها را مقرنس ابتدايى دانست. گودى كم درون اين تزيينات در مقايسه با عمق مقرنس بسيار كمتر و تقريبا مسطح است (نك: هيلنبراند، همانجا). اين گونه تزيين نخستين بار در گنبد قابوس به كار رفته است، اما در بناهاى ديگر دوره سلجوقى هم كمياب نيست. نمونه هاى ديگر را در نماى خارجى زير گنبد، مانند گنبد على ابرقو (488 ق، 1095 م)، بالاى سردر ورودى برج سه گنبدِ اروميه، (580 ق، 1184 م)، مؤمنه خاتون در نخجوان (582 ق)، و روى ساقه گنبد در مسجد جمعه اردبيل (سده 6 ق، 12 م) مى توان ديد؛ هم چنين در گوشه سازى گنبد، به گنبد شمالى مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع گلپايگان (سده 6 ق) و جامع اردستان (سده 6 ق)، مى توان اشاره كرد (گدار، I(1)/139, 155, 159, I(2). 195؛ پوپ، VIII/345، نيز 259).
در بالاى تزيينات طاسى دو رديف آجرچين از مثلث هاى بيرون آمده و بالاى آنها، تزييناتى ساده به چشم مى خورد كه قرنيز را كامل كرده اند. اين بخش در تعميرات دوره ناصرى جاى گزين كتيبه اى ارزشمند شده كه به خط كوفى برگرداگرد برج در بالاى تزيينات طاسى وجود داشته است. بخش هايى از كتيبه از ميان رفته در تصاويرى كه پيش از تعمير برج كشيده اند، مشخص است و سياحانى مانند موريه (ص 233) و پرتر (I/360) و ديگر كسانى كه برج را ديده اند، از آن ياد كرده اند (نيز نك: