323
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

به پايان رسيده و مردم مسلمان ايران نمى توانند در كنار مزار شهيدان به خون خفته و چهره هاى درخشان تاريخ اسلام، مانند حضرت عبدالعظيم، مقبره جنايتكارانى مانند رضاخان و ناصرالدين خان و منصور و دودمان پهلوى را تحمّل نمايند. بايد به هر وسيله اى كه شده، مقبره هاى سردمداران كفر و الحاد تخريب شود.
مردم، لحظه به لحظه تكبير مى گفتند و ابراز شادى مى كردند. من حدود سه ربع ساعت براى مردم صحبت كردم و صحن حرم مملوّ از جمعيّت شد. با صدور فرمان حركت به سوى مقبره پهلوى، مردم بسيج شدند. آنها در همان دقايق اوليّه خيلى تلاش كردند، ولى در عمل مشاهده شد كه مقبره به قدرى محكم ساخته شده كه هيچ بيل و كلنگى به آن كارگر نيست. البته مواد منفجره و ساير لوازم را هم تهيه كرده بوديم. از طرف سازمان راديو و تلويزيون هم آمده بودند تا فيلمبردارى كنند. مردم ستم كشيده از دست اين دودمان، به ويژه سالخوردگان حضرت عبدالعظيم، بى اندازه فعاليّت مى كردند، يكى سنگ ها را مى شكست و ديگرى پله ها را مى كند و سومى به در و پنجره حمله مى كرد و خلاصه، هر كس كارى مى كرد. سرانجام، كار به گريدر و بلدوزر و جرثقيل و وسايل قوى مكانيكى كشيد.
ساعت، حدود 30/4 بعد از ظهر بود كه از طرف بنى صدر پيام آوردند، مبنى بر اين كه از تخريب مقبره دست برداريد. من اعتنا نكردم، ولى كم كم، كار جدّى شدو جناب آقاى ميرسليم سرپرست وزارت كشور، نامه رسمى مرقوم و اعلام نمود كه دستور از طرف شوراى انقلاب و شخص آقاى بنى صدر است و شما بايد به هر نحو كه شده، دست از تخريب برداريد، وگرنه مجبوريم طبق مقررات با شما عمل كنيم، يعنى شما را توقيف مى كنيم. من ديدم كه ديگر جاى تأمل نيست. لذا، گفتم كه به آقاى بنى صدر بگوييد، هر چه مى خواهد، طبق مقررات انجام دهد و ما هم اينجا هستيم و تا مقبره را با خاك يكسان نكنيم، از اينجا خارج نخواهيم شد.
اطراف مقبره را گروه مسلّح فداييان اسلام در محاصره داشتند و پاسداران هم مواظب اوضاع بودند. سرانجام، شب فرا رسيد، ولى ما نتوانستيم مقبره را بخوابانيم،


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
322

پزشكان)، من لا يحضره الطبيب (كسى كه به پزشك دسترسى ندارد)، قرابادين كبير و قرابادين صغير، بُرء الساعه (درمان سريع؛ فوريت هاى پزشكى) را مى توان ذكر كرد. رازى درمورد شيوه درمان گويد:
اگر بتوانى به غذا درمان كنى به دارو مپرداز و اگر بتوانى با داروى مفرده درمان كنى به داروى تركيبى روى مياور. ۱۲

42 ـ خاطرات آيت اللّه خلخالى (معاصر)

تخريب مقبره رضاخان ميرپنج

ما به دفتر امام رفتيم و طبق معمول، از هر درى سخن به ميان آمد و گفته شد: زمان آن فرا رسيده است كه مقبره پهلوى خراب شود. اين ايّام مصادف بود با ورود مجدّد شاه به مصر، سادات با پناه دادن به شاه، مى خواست او را در بازگشت به ايران كمك كند؛ ولى ما مى خواستيم به او و ياران او نشان دهيم كه ديگر در ايران، هيچ گونه ريشه و پايه و خانه اى ندارد. يكى از انگيزه هاى ما در خراب كردن مقبره پهلوى همين بود و نيز مى خواستيم، طرفداران او در ايران كه هم چون ستون پنجم عمل مى كردند، به كلّى مأيوس شوند.
ما آن روز به سپاه رفتيم و فرزند رشيد اسلام، آقاى عباس دوزدوزانى، سرپرست سپاه، امكانات لازم را در اختيار ما گذاشت. ما حدود دويست نفر با هم جمع شديم و با بيل و كلنگ، به طرف حضرت عبدالعظيم به راه افتاديم.
من در صحن مطهر حضرت عبدالعظيم، سخنرانى پرشورى ايراد كردم و گفتم: دوره قرار گرفتن بناهاى زشت و زيبا در كنار هم، پس از انقلاب اسلامى ايران، ديگر

1.منابع بحث درمورد رازى عبارت است از:الجُدرى و الحصبه، ص ۳ ـ ۵؛ فيلسوف رى، ص ۳ ـ ۵؛ الفهرست، ص ۵۳۱ ـ ۵۳۵؛ وَفيات الاعيان، ص ۱۰۶ ـ ۱۱۲؛ الحاوى، ۲۲ جلد، چاپ هند؛ تاريخ دامپزشكى و پزشكى ايران، ج ۲، ص ۲۸۴ ـ ۲۸۸؛ يادداشت هاى چاپ نشده حسن تاج بخش.

2.تاريخ بيمارستانهاى ايران، از آغاز تا عصر حاضر، اول، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، ۱۳۷۹ش، صص ۶۵ ـ ۷۵.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 98020
صفحه از 416
پرینت  ارسال به