329
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

مى دهد. نمونه سخن خبيث، مانند درخت خبيث است كه از روى زمين كنده مى شود و براى آن، قرار و ثبات و دوامى در كار نخواهد بود.»
مقبره مفسدين و شياطين بايد تخريب شوند تا مردم با فكر باز، راه صحيح را پيدا كنند و در مسير آن ها موانع انگلى و گول زننده وجود نداشته باشد. مقبره شيطانى رضاخان، قطع نظر از اين كه جلوى ديدگاه بارگاه پرجلالت حضرت عبدالعظيم بن عبداللّه حسنى را گرفته بود و مردم نمى توانستند از راه دور آن را مشاهده و سلام عرض نمايند و صرف نظر از اين كه جلوى خيابان كشى از طرف غرب شهر رى به طرف شرق و شمال شهر را گرفته بود، تخريب آن يك فايده روانى مهم داشت و آن اين بود كه دل طرفداران دين و اهل بيت عصمت و طهارت را شاد و لبريز از سرور كرد. شكر به درگاه خداوند كه مردم با چشم خود ديدند، مقبره سرسلسله دودمان پهلوى، در حكومت اسلامى درهم مى ريزد. من با چشم خود ديدم كه در شب حمله به مقبره پهلوى، در ميان امواج خروشان مردم اصيل شهر رى و تهران، فقط دو نفر گريه مى كردند و به ما مى گفتند كه چرا اين مقبره را خراب مى كنيد! و بعدا معلوم شد كه آن ها جزء صد نفر پرسنلى بودند كه به عناوين جاروكش و رفتگر و دربان و قارى قرآن و مأمور تشريفات و مفتش و جاسوس در آنجا كار مى كردند و هر يك، حقوق كلانى از بيت المال مسلمين دريافت مى داشتند. با تخريب اين مقبره، روحيه خدايى در مردم زنده شد و برعكس، در بين طرفداران سلطنت و دودمان پهلوى، ايجاد يأس و نوميدى كرد. ايران، سرزمين آل اللّه عليهم السلام و آل محمّد صلى الله عليه و آله است و كسى كه با آل اللّه عليهم السلام از در ستيز وارد شود، نه خود احترام دارد و نه مقبره او و نه خانه و كاشانه او. ما شنيديم كه شاه در قاهره، پس از باخبرشدن از تخريب مقبره، ديگر نتوانست روى پاى خود بايستد و ناچار شدند او را يكسره به بيمارستان ببرند و سرطان او شروع به فعاليت كرد و سرانجام، به همين مرض از دنيا رفت. شاه وقتى مرد، من خدمت حضرت امام رفتم، جريان را عرض كردم و گفتم: من دلم مى خواست كه شاه در نبرد كشته شود، نه در ذلت. امام هم قبول كرد.


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
328

تبعيّت از آراى ملّت است و ملّت ما را در اين راه تأييد مى كنند. بعدا هم، امام امّت در بيانات خود، تخريب مقبره را تأييد كرد و فرمود: كار آقاى خلخالى درست است.
بعضى ايراد مى گرفتند و مى گفتند كه ساختمان، هر چه كه باشد، ممكن است مورد استفاده واقع شود و به دردكارى بخورد.
در جواب بايد گفت: هر ساختمانى نبايد مورد استفاده قرار گيرد. پيامبر گرامى با توجه به كمبود خانه در مدينه و على رغم اين كه مهاجرين به آنجا آمده و احتياج مبرمى به خانه و مسكن داشتند، وقتى كه ملاحظه مى كند، مسجد ضرار از طرف يك عده منافق، سنگر الحاد و شرك و محاربه با مسلمين و نفاق شده است، به عمّار مى گويد كه برخيزد «و در تفسير طبرسى آمده است كه وقتى همه نشسته بودند، فرمود: وحشى (قاتل حمزه) نيز برخيزد» سپس مى فرمايد: «مسجد ضرار را خراب كنيد و آن را به مزبله تبديل نماييد!» تخريب مسجد و تبديل آن به مزبله و جاى مرده سگ و گربه و نجاست، به دستور پيامبر، بدون شك مورد ايراد آقاى بنى صدر و ليبرال ها قرار مى گيرد. آن ها اعتراض مى كردند كه اين همه مردم بى خانه و بى مسكن وجود دارند و اين مقبره از بيت المال ساخته شده است، چرا از آن به عنوان خانه و يا حتّى طويله استفاده نشود؟ جواب آن ها اين است كه اصلاً، حفظ و نگهدارى آثار طاغوتى، به معنى زنده نگه داشتن علائم و شعارهاى باطل است، در حالى كه باطل بايد از بين برود و نابود شود. ما اين طريقه را در تخريب مقبره هاى بنى اميه، به دست سديف، در تاريخ مى بينيم. او حتّى يكى از مقبره هاى بنى اميه را هم در شامات باقى نگذاشت و همه آن ها را بيرون آورد و سوزاند.
آرى! ريشه فساد را بايد كند.
«كلمة طيبة كشجرة اصلها ثابت و فرعها فى السماء توتى اكلها كل حين باذن ربها و مثل كلمة خبيثة كشجرة خبيثة اجتثت من فوق الارض مالها من قرار» ؛
«نمونه سخن پاك، مانند درخت پاك است كه اصل آن محكم و شاخ و برگ آن به آسمان كشيده شده است و در هر زمان به فرمان خدايى ميوه و ثمره خويش را

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 106122
صفحه از 416
پرینت  ارسال به