337
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

و مهم تر از همه سهل انگارى زمامداران وقت در حفظ ميران فرهنگى و ملى كشور و دلالان كتاب و سودجويان و استعمار سهم مهمى در از بين بردن كتاب ها و تخليه كتابخانه هاى ايرانى و اسلامى داشته اند. آرتورپوپ ايرانشناس معروف در كتاب «شاهكارهاى هنر ايران» مى نويسد: «شايد كتابخانه شخصى مانند صاحب به عباد در قرن دهم ميلادى معادل مجموع كتابخانه هاى سراسر اروپا بوده باشد و بديهى است كتاب هاى خوش خط مذّهب اعلا در ميان آنها كم نبود» (2: 156). كتابخانه صاحب تا حمله سلطان محمود غزنوى سال ها بهترين مرجع محققان و دانش پژوهان ايران بود. از آنجايى كه سلطان محمود غزنوى، مردى متعصب و قشرى بود، به سبب وجود كتاب هاى شيعى، معتزلى و رافضى در اين كتابخانه پس از تصرف، دستور سوزاندن آنها را داد. مابقى كتاب ها (غير مذهبى) تا زمان ابوالحسن على بن زيد بيهقى نيز قابل توجه بوده است، زيرا بيهقى مى نويسد: محمود را ديدم و مى توانم صعوبت حمل و نقل آن را از رى به بخارا و صحت نظر صاحب بن عباد را گواهى بدهم اين كتاب چنان عظيم بود كه فهرست آن شامل 10 مجلد كتاب مى شد». به گفته ركن الدين همايونفرخ در كتاب «تاريخچه كتاب هاى ايران و كتابخانه هاى عمومى» بقاياى اين كتابخانه تا هجوم مغول نيز در كتابخانه رى بوده است. (9: ج 2، 10). ابن اثير مى گويد: «محمود غزنوى از كتب اين كتابخانه آنچه در فلسفه اعتزال و نجوم بود سوزانيد و به جز آنها صد بار از كتب را برداشت (5: ج 1، 546). در روضة الصفا ذكر شده است: «فخر الدوله پس از درگذشت صاحب،، خزائن و نفايس او را به جملگى در اختيار خويش گرفت (8: 160). حافظ ابرو در مجمع التواريخ مى گويد: «پس از وفات صاحب بن عباد، فخر الدوله مجموع هر چه از او مانده بود به ديوان گرفت پس از آن نواب و اتباع او را مصادره كرد و مال بسيار از ايشان حاصل شد» (5: ج 1، 547). در دستور الوزرا ذكر شده: «بعد از فوت جناب صاحبى متملكات او را [فخر الدوله ]تصرف نموده اولادش را محروم ساخت و متعلقات و منسبان را مصادره كرد، اموال از ايشان حاصل گردانيد». (3: 120)


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
336

چندين اتاق بود. در يك اتاق مجموعه شعر و در اتاق ديگر كتاب هاى مذهبى و الى آخر. در اين مجموعه كتاب هايى ديدم كه كمتر كسى از آنها نامى شنيده بود و من خود نيز پيش از آن، آنها را نديده بودم». بسيارى از كتابخانه هاى عمومى چون كتابخانه شيخ رشيد الدين فضل اللّه در تبريز و كتابخانه خواجه نصير الدين طوسى در مراغه و بسيارى از اين نوع را مى توان نام برد كه در ايران و عالم اسلامى بوده اند كه ويژگى بيشتر اين كتابخانه ها باز بودن آنها به روى عموم مردم و امانت دادن كتاب ها بود. محيطى كه در آن تعصب فكرى وجود نداشت و مهم تر از همه بسط و گسترش علوم و افكار گوناگون به سود جامعه محسوب مى شد.
ياقوت حموى، جغرافى دان معروف كه اندكى پيش از هجوم مغولان در مرو مى زيست، از اينكه كتابخانه هاى اين شهر كه تعدادشان بيش از 10 كتابخانه بود و بى هيچ قيد و مانعى به او كتاب امانت مى دادند، هيجان زده شده بود و با تعجب نوشت: «در خانه ام هميشه بيش از 200 جلد كتاب بود كه از كتابخانه ها به امانت گرفته بودم و گرچه گرانبها بودند امّا براى آنها وديعه اى نسپرده بودم» (10). امّا امروزه از آن همه شكوه و عظمت چيزى باقى نمانده است. پيشرفت و گسترش كتابخانه ها از آن دنياى غرب شده است. اگر مقايسه اى بين كتابخانه هاى ايران و كشورهاى اسلامى با كشورهاى اروپايى و غربى صورت گيرد، اختلاف فاحشى از نظر كمى و كيفى به چشم مى خورد كه بسيار دردناك است. اين تفاوت ناشى از مصيبت هاى مختلفى است كه در طول تاريخ بر سر اين كشورها و مردم آن آمده است. جنگ ها و حملات وحشيانه اى توسط اقوام دور از تمدن صورت گرفت و ماحصل آن از بين رفتن كتاب ها و كتابخانه ها شد. در حمله مغول و تاتارها به ايران كتاب هاى كتابخانه ها هيزمى براى سوخت و گرم كردن حمام هاى آنها شد. در حمله به بغداد از كتاب ها و تأليفات مسلمانان كه در كتابخانه ها و مدارس و مساجد بود، پلى بر روى دجله ايجاد كردند تا سپاهيان مغول از روى آن عبور كنند. آب دجله به سبب مركب كتاب ها كاملاً سياهرنگ شده بود. زلزله، سيل، آتش سوزى ها، حيوانات و حشرات موذى

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 97751
صفحه از 416
پرینت  ارسال به