گرچه نام بصائر الدرجات، مشترك ميان كتاب محتمل النسبه به او و نيز كتاب بصائر الدرجات محمد بن حسن صفار است، و اين گونه موارد، محتمل الطرفين است، اما با توجه به عدم ذكر عبارت «فى تنزيه النبوات» ـ كه دنباله اين كتاب اول است ـ و نيز با عنايت به اين كه كل كتاب عيون، مختصر يافته بصائر الدرجات فى تنزيه النبوات است و در چنين مواردى معمول، آن نيست كه فقط در برخى از موارد به نام آن اشاره كنند و نيز با توجه به تطبيق برخى از موارد ياد شده با روايات موجود در بصائر الدرجات صفار ۱ مى توان احتمال دوم را بيشتر تقويت كرد.
كتاب الكافى محمد بن يعقوب كلينى از ديگر كتبى است كه نويسنده در يك مورد از آن استفاده كرده و به نام آن تصريح مى كند. ۲ هم چنين از كتاب الانساب لقريش، تأليف ابوالحسن نسّابه در يك مورد و آن هم از نسخه خطى مؤلف ۳ بهره برده است. ۴
كتاب الوصايا ـ كه ابن عبد الوهاب با ظاهر ترديدآميز آن را منسوب به ابوالحسن على بن محمد بن زياد صيمرى مى كند ـ از ديگر منابع اين نوشته است. ۵
جالب آن است كه در كتابشناسى هاى معاصر، درباره اين كتاب اطلاعاتى به جز مطلب فوق الذكر ارائه نشده است. ۶
كتاب الانوار از منابعى است كه نويسنده، مطالب بيشترى را از آن نقل مى كند. ۷
نظر برخى از معاصران اين است كه اين كتاب، همان كتاب الانوار فى تاريخ الائمة الاطهار ابوعلى محمد بن ابى بكر همام بن سهيل (258 ـ 336ق) است؛ ۸ اما به نظر مى رسد، با توجه به نوع مطالب نقل شده ـ كه عمدتا مطالب عجيب و غريب و غيرپذيرفتنى است و نيز با عنايت به شخصيت وزين محمد بن همام ۹ و نيز با لحاظ مطالب موجود در كتاب منتخب الانوار او ـ كه هم اكنون در دسترس است ـ ۱۰ نمى توان اين كتاب را از آن ابن همام دانست و مناسب تر آن است كه آن را همان كتاب الانوار محمد بن على شلمغانى ۱۱ بدانيم، بويژه آن كه مطالب نقل شده با نوع شخصيت شلمغانى ۱۲ سازگارتر است.
1.به عنوان مثال: قس عيون المعجزات، ص۷۹ با بصائر الدرجات، ص۱۱۶.
2.عيون المعجزات، ص۱۱.
3.همان، ص۵۱ .
4.آقا بزرگ تهرانى او را صاحب المجدى فى انساب الطالبين مى داند (الذريعة، ج۱۵، ص۳۸۵).
5.عيون المعجزات، ص۹۷ و ۱۲۶.
6.الذريعة، ج۱۵، ص۳۸۳.
7.عيون المعجزات، ص۱۵ ـ ۲۲ ـ ۴۴ و ۵۷ .
8.الذريعة، ج۴، ص۳۸۵.
9.به عنوان مثال، ر. ك: رجال النجاشى، ص۳۷۹؛ الفهرست، ص۲۱۷.
10.اين كتاب با تحقيق و استدراك، توسط على رضا هزار در سال ۱۴۲۲ق، در انتشارات دليل ما در قم به چاپ رسيده است.
11.رجال النجاشى، ص۳۷۸؛ الذريعة، ج۲، ص۴۹۲.
12.براى اطلاع بيشتر از اين شخصيت، ر. ك: بحار الانوار، ج۵۱ ، ص۳۷۱؛ معجم رجال الحديث، ج۱۷، ص۵۰ ؛ خاندان نوبختى،۲۲۶ ـ ۲۲۸.