وابستگى منطقه اى رى
رى از نظر شأن سرزمينى و محدوده سياسى و جايگاهش در مجموعه كشورى و منطقه اى از اهميّت ويژه اى برخوردار بوده است. اين سامان در ادوار مختلف تاريخى وابستگى تقسيمات كشورى و ناحيه اى خاصى را سير كرده است كه اين چنين است: پيش از اسلام، از شهرهاى بزرگ ماد، ماد راگيانا، ماد پايين، رَگَ، پهله، پادوسپان شمال، بعد از اسلام از نواحى جبال (كوهستان)، ديلم و طبرستان، خراسان، عراق عجم، عراق، خره رى، تومان رى، ولايت رى، الكاى رى، بيگلربيگى رى، دارالخلافه تهران، ولايت تهران، استان دوم، استان مركزى و استان تهران.
در بررسى تاريخى اين نواحى روشن مى شود كه بيشتر مورّخان و جغرافى دانان در اكثر ادوار تاريخى، رى را از نواحى ماد يا جبال يا عراق عجم برشمرده اند. هر چند در پاره اى از مقاطع به خاطر سلطه حكومت ها و يا تغيير تقسيمات كشورى، اين چنين نبوده است. يا در مقاطعى از تاريخ، رى از نظر تقسيماتى در شمار نواحى خاصه و تيول واحدهايى از نظامِ وقتِ كشور محسوب مى شده است.
سرزمين ماد
قوم ماد يكى از اقوام آريايى و ايرانى محسوب مى شود. ويلبر مى نويسد:
مادها در ايران غربى مستقر شدند و مدّتى توأم با پارس ها تحت نفوذ دولت آشور بودند ولى بسى نگذشت نيرومند و مستقل شدند. ۱
مغان ماد را كانون و قلب ايران مى دانسته اند. ۲
پيرنيا مى نويسد:
ماديها مردمانى بودند آريايى نژاد كه در ابتداى قرن هفتم يا آخر قرن هشتم قبل از ميلاد دولت ماد را تأسيس كردند. ۳
محدوده نفوذ مادها هميشه يكسان نبوده است. پيرنيا در اين مورد مى نويسد:
جغرافياى عهد قديم به دو ماد قائل شده اند ماد بزرگ كه با عراق عجم قرون بعد تطبيق مى شود و ماد كوچك كه همان آذربايجان بود با قسمتى از كردستان. ۴
وى همچنين مى نويسد:
كه دولت ما در زمان هووخشتر به اعلى درجه وسعت خودرسيد از طرف مغرب حدود آن معين است رود هاليس يا قزل آيرماق كنونى آن را از ليديه جدا مى كرد. از طرف جنوب غربى با بابل هم حدّ بود و از طرف شمال نيز معلوم است كه مملكت وان ارمنستان زمان بعد، جزو اين دولت گرديد.
نيز وى مى نويسد:
ساير حدود محققاً معلوم نيست... بايد عقيده داشت كه عيلام اين زمان هم از تركه آسور، جزء يا دست نشانده دولت ماد گرديده بود. و در باب پارس هم از روايت هرودوت و وقايع بعد مى دانيم كه تا قيام كورش دست نشانده دولت ماد به شمار مى رفت. راجع به
ممالك شرق ايران ظن قوى اين است كه اين صفحات هم جزء ماد بودند، زيرا هرودوت گويد كه فرورتيش اين ممالك را تسخير كرد... مى توان ظنّ قوى داشت، كه حدود ماد از طرف مشرق تا با باختر و جيحون ممتد بوده (بعضى عقيده دارند كه به سيحون مى رسيده است). راجع به گيلان و مازندران اختلاف نظر حاصل است. ۵
سرزمين ماد يكى از شعب آريائى ها عبارت بوده است از قسمت وسطاى ايران شامل آذربايجان و همدان و رى و بخشى از لرستان و بخش خاور آسياى صغير. ۶
استرابون مورخ يونانى دوره اشكانى ماد را دو بخش مى دانسته است. مدى كبير كه دارالملك آن اكباتان... و مدى صغير مشهور به «آت روپاتين» آذربايجان بوده است. ۷
داريوش اوّل اين مملكت را ماد ناميده اين كلمه در زمان ساسانيان «ماى» و در قرون اسلامى «ماه» شد. چنان كه ماه بصره و ماه نهاوند و غيره و در جمع «ماهات» مى گفتند. ۸
در عهد اشكانيان و ساسانيان ماد را «ماى» و «ماه» و «مار» و در قرون اسلامى «ماه» مى گفته اند. ۹
سرزمين ماد با اوصافى كه گذشت ناحيه اى است كه رى از اجزاى آن به حساب مى آيد. امّا با اين توضيح كه در تقسيمات ماد آرا متفاوت است. پيرنيا مى نويسد:
بعضى به سه ماد قائلند: 1. ماد بزرگ يا عراق عجم قرون بعد. 2. ماد كوچك يا آذربايجان. 3. ماد رازى يا مملكت رى.
امّا وى مى نويسد:
بيشتر ماد رازى را جزء ماد بزرگ به شمار مى آورند. چنان كه رى تا اين اواخر جزء عراق عجم به شمار مى آمد. ۱۰
اعتقاد عدّه اى به ماد رازى در تقسيمات سياسى دوران مادها حاكى از اهميّت رى در دولت ماد بوده است كه شرح آن در بخش ماد راجيانا اين نوشتار ارائه شده است.
1.رى باستان، ج ۱، ص ۴۰.
2.همان مأخذ، ص ۴۴.
3.تاريخ ايران باستان، ج ۱، ص ۱۶۸.
4.همان مأخذ، ج ۱، ص ۲۰۷.
5.همان مأخذ، ج ۱، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۰.
6.ايران زمين، جليل زاهد، محمدرضا زهتابى، ص ۲۰.
7.مرآت البلدان، ج ۴، ص ۲۰۶۴.
8.ايران باستان، ج ۱، ص ۲۰۷.
9.رى باستان، ج ۱، ص ۴۵.
10.ايران باستان، ج ۱، ص ۲۰۷ و ج ۳، ص ۲۲۱۷.