107
التذكرة العظيمیة

موسى بن جعفر ، ثمّ عليّ بن موسى ، ثمّ محمّد بن علي ، ثمّ أنت يا مولاي .
فقال عليه السلام : ومن بعدي الحسن ابني ، فكيف للنّاس بالخلف من بعده ؟
قال : فقلت : وكيف ذلك يا مولاي ؟
قال : لأنّه لا يُرى شخصه ، ولا يخل ذكره باسمه حتّى يخرج فيملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما مُلئت ظلماً وجوراً .
قال : فقلت : أقررت ، وأقول أنّ وليّهم وليّ اللّه ، وعدوّهم عدوّ اللّه ، وطاعتهم طاعة اللّه ، ومعصيتهم معصية اللّه . يعنى حضرت عبدالعظيم بعد از اقرار به نبوّت حضرت رسول صلى الله عليه و آله وسلم و اعتراف به امامت حضرت اميرالمؤمنين يك يك از ائمه طاهرين را تا حضرت امام على النقى اذعان و اقرار نمود و تصريح به اسم هاى شريفه ايشان نمود و عرض كرد : اجداد كرام شما ائمه من هستند و الآن امام زمان من شما هستيد .
پس آن حضرت به عبدالعظيم فرمود كه : بعد از من امام تو فرزندم حسن عسكرى است ، پس چگونه خواهد بود حال مردمان در آن زمان با فرزند خلفم كه بعد از حضرت عسكرى است و از صلب او خواهد بود ؟
عرض كردم : چگونه خواهد بود اى مولاى من ؟
فرمود : شخص وى ديده نمى شود و ذكر اسمش هم حلال نيست ـ و بنا بر نسخه « لا يخل » به خاء معجمه ، يعنى اسم او از بين نمى رود ـ ، تا وقتى كه ظاهر شود پس زمين را پر از قسط و عدل كند چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد .
جناب عبدالعظيم عرض كرد : اقرار كردم و مى گويم : دوست ائمّه دوست خداست و دشمن ايشان دشمن خداست ، و اطاعت امر ايشان اطاعت امر خدا و نافرمانى آنها نافرمانى خداست .
وأقول أنّ المعراج حقّ ، والمسألة في القبر حقّ ، وأنّ الجنّة حقّ ، وأنّ النّار حقّ ،


التذكرة العظيمیة
106

شريف آن حضرت : « فارجعوا إلى روات حديثنا فإنّهم حجّتي عليكم » 1 ، به خدمت علماء حقّه اماميّه كه طرف اطمينان آنها هستند بروند و عرض عقايد خود نمايند براى آنكه آخر الزمانست و شياطين ظاهريه و باطنيه بسيار ، و فتنه ها بى شمار است . اگر غلط و اشتباهى در عقايد باشد رفع شود ، و اگر حق است ثابت باشند . چراكه بسا هست به اشتباه و فساد عقيده از دنيا رحلت مى نمايند و به سوء عاقبت مبتلا مى شود .
ملاحظه كن مقام تقوى و خوف حضرت عبدالعظيم را با آنكه از زمان ولادت تا اوخر عمر ، مجاور ائمّه دين عليهم السلام بوده و درك فرمايشات ايشان را حضوراً نموده ، باز از خوف اشتباه راه و فساد در عقيده ، در مقام عرض دين و اظهار عقايد خود برآمده .
اجمالاً عرض دين و تصحيح و تكميل عقايد نمودن ، از اثر ايمان و خوف از ضلالت است و مسامحه در آن از بى مبالاتى در امر دين و ضعف عقيده است ، وفّقنا اللّه وايّاكم لما يحبّ ويرضى .
پس از آن جناب عبدالعظيم عرض نمود حضور مبارك امام عليه السلام :
وأنّ محمّداً عبده ورسوله وخاتم النبيّين ، ولا نبيّ بعده إلى يوم القيامة ، وأقول أنّ الإمام والخليفة ووليّ الأمر بعده أميرالمؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام . يعنى : عقيده من بر آن است كه محمّد بن عبداللّه صلى الله عليه و آله وسلم بنده خداست و از جانب حق بر خلق پيغمبر است و نبوّت به وى تمام شد كه تا روز قيامت بعد از او پيغمبرى نخواهد آمد و بعد از پيغمبر پيشوا و خليفه و متولّى امر نبوّت آن جناب ، شاه ولايت علىّ بن ابى طالب است . ثمّ الحسن ، ثمّ الحسين ، ثمّ عليّ بن الحسين ، ثمّ محمّد بن علي ، ثمّ جعفر بن محمّد ، ثم

1.كمال الدين ج۲ ص۴۸۳ ؛ بحار الأنوار ج۷۵ ص۳۸۰.

  • نام منبع :
    التذكرة العظيمیة
    سایر پدیدآورندگان :
    هزار، علیرضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 76296
صفحه از 384
پرینت  ارسال به