215
التذكرة العظيمیة

و فقره « يولّيك الري والجرجان »۱ مشهور است .
و بعضى از عوام كه اين را دليل بر مذمّت آن تصوّر مى كنند بى اساس است چراكه تمنّاى عمر سعد او را دلالت بر معمور بودن و حسن ظاهرى رى مى كند نه بر مذمّت آن شهر ، چنانچه مذمّت علاقه مند بودن به آن است از براى دنيا و الاّ از اين جهت كه متجر و مزرعه آخرت است و مسجد انبياء و اولياء است ، بسيار ممدوح است و كجاست بهتر از دنيا كه مى توان تحصيل سعادت ابديه و تقرّب به مقام قرب حضرت ذوالجلال نمود ، و طهران و رى نيز از وفور نعمت و فراهم آمدن همه قسم نعمتى در آن [ برخوردار است ] ، افسوس كه شرور و مفاسد آن غلبه دارد و بين اهالى آن ، چون از بلاد بعيده و متفرقه هستند ، كمتر قوميّت و اتفاق و دوستى صميمى هست ، فلذا زودتر مبتلا به تحميلات و پيشرفت بعضى مقاصد ديگران مى شوند .
و گمان حقير آن است كه اگر قرب جوار و ظلّ عنايت حضرت عبدالعظيم عليه السلام براى عموم ايشان نبود ، با اين كثرت معاصى و شرور و عدم ترحّم اغنياء بر فقرا لصبّ عليهم العذاب صبّاً صبّاً ، هرآينه مثل امم سابقه گرفتار عذاب هاى شديد مى شدند و مسلّم است كه قبر مطهّر آن حضرت بر عموم اهالى اين شهر و توابع آن يك حجّتى است ورحمت واسعه اى است از حضرت ربّ العزّة جلّت عظمته، چه بلاها كه بواسطه آن حضرت از ايشان دور مى شود ، و چه مرض ها

1.فقال [ عليه السلام ] يا عمر ، أنت تقتلني تزعم أن يوليك الدعي بن الدعي بلاد الري وجرجان ، واللّه لا تتهنأ بذلك أبداً عهداً معهوداً ، فاصنع ما أنت صانع ، فإنك لا تفرح بعدي بدنيا ولا آخرة. بحار الأنوار ج۴۵ ص۱۰.


التذكرة العظيمیة
214

اجمالاً اخبارى كه در مذمّت رى و بعضى بلاد ديگر رسيده است نمى توان گفت در هر زمان مذموم است بلكه نسبت به بعض زمانها دون بعضى است .
ايضاً در بعض تواريخ مى نويسند كه چون معاويه امر نمود كه در بلاد سب و لعن شاه اولياء اميرالمؤمنين عليه السلام نمايند ساير بلاد سب كردند ولكن اهالى رى سالى مبلغى به دولت وقت مى دادند كه سب نكنند .
راقم حروف عفى عنه گويد : آنچه بالوجدان يافته ام كسانى كه در طهران اصلاً آنها اهل رى هستند سليم النفس و كم آزار و خيرخواه هستند ، العلم عند اللّه تعالى .
در مجمع البلدان است : رى ـ بفتح الاوّل و تشديد الثاني ـ شهرى است مشهور از اُمّهات بلاد .
و مخفى نباشد كه مدفن حضرت عبدالعظيم در رى قديم است كه من بعد خراب و ويران شد و آثار آن قدرى باقيست و اصل رى را ، شيث هبة اللّه فرزند آدم ابوالبشر بنا گذارد و مهدى عبّاسى در تعمير آن مبالغه نمود . زمانى كه لشكر چنگيز به قتل عام مأمور شدند رى را هم خراب كردند و در زمان خلفاء بنى اميّه كمال آبادنى را داشته كه از تمنّاهاى عمر سعد ـ عليه اللعنه ـ بوده و در شعر خود گفت :

أأترك ملك الرّي والرّيّ مُنيتي
أم ارجع مأثوماً بقتل حسين۱

1.. فواللّه ما أدري وإنّي لواقفأفكّر في أمري على خطرينأ أترك ملك الريّ والريّ منيتيأم أرجع مذموماً بقتل حسينففي قتله النار التي ليس دونهاحجاب وملك الريّ قرّة عيني مناقب آل أبي طالب عليهم السلام ج۴ ص۹۸.

  • نام منبع :
    التذكرة العظيمیة
    سایر پدیدآورندگان :
    هزار، علیرضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 76093
صفحه از 384
پرینت  ارسال به