219
التذكرة العظيمیة

بن زيد بن حسن بن علي بن أبي طالب عليه السلام » 1 .
در كتاب « فهرست » علاّمه « اعلى اللّه مقامه » است : « مات عبدالعظيم بالري وقبره هناك » 2 يعنى حضرت عبدالعظيم مُرد در زمين رى و قبر او در آنجاست .
در كتاب « منتخب » كه در بيان مراثى و مصائب است و مؤلّف آن مرحوم شيخ فخرالدين طريحى نجفى « عليه الرّحمه » است فرموده به اين عبارت : « قيل دفن حيّاً عبدالعظيم الحسني بالري ومحمّد بن عبداللّه الحسن ولم يبق في بيضة الإسلام بمدّة إلاّ قُتِل فيها طالبي أو شيعي » 3 يعنى از اولاد ابى طالب كسى كه زنده مدفون شد حضرت عبدالعظيم حسنى است و محمّد بن عبداللّه و باقى نماند محلّى در بيضه اسلام در مدّت قليله مگر كشته شد در آن طالبى يعنى از اولاد ابى طالب و يا شيعه .
و سواى اين روايت مجهولى كه مرحوم طريحى نقل نموده درباره شهادت حضرت عبداللّه يافت نشده ، و در اين موارد تسامح جايز است و به جهت توسّل و حزن بر مصائب اهل بيت عليهم السلام ذكر آنها مانعى ندارد .
على اىّ حال بنا بر اين قول مى توان گفت يك جهت در علوّ رتبت حضرت عبدالعظيم شهادت اوست و به حكومت عقل و نقل هريك از اخيار كه به درجه شهادت فايز گردند و درك ثواب شهادت نمودند مقام و مرتبه ايشان اعلى و اوفى شد و به اين بيان توان ثابت كرد علوّ مقامات و درجات ائمّه دين عليهم السلام را كه به روايت صحيحه مقتول يا مسموم شدند و نظر به ظلم هاى بنى عباس و طول

1.رسالة صاحب بن عباد.

2.الفهرست ، للطوسي رحمه الله ص۱۲۱.

3.المنتخب ، للطريحى رحمه الله ص۷۵.


التذكرة العظيمیة
218

دوستان اهل بيت بودند در آن منزل داشتند و در كوچه هاى ديگر اهل مذهبين حنفى و شافعى خانه هاى عاليه بنا نموده بودند .
و حضرت عبدالعظيم در همان سرداب روزها روزه مى گرفت و شب ها به عبادت مشغول بود ، وقتى كه از محل خود حركت مى كرد و بيرون مى آمد از آن سرداب به طريق مخفى و پنهان به زيارت قبرى كه الحال مقابل قبر اوست و سمت مرقد شريف آن حضرت است مى رفت ومى فرمود اين قبر مردى از اولادموسى بن جعفر است ـ و در اين حديث ذكر نشده كه آن جناب فرموده باشد اين قبر حمزة بن جعفر است ـ . پس به هريك از دوستان و شيعيان كه در آن محل بودند خبر او رسيد تا آنكه اكثرا آن بزرگوار را شناختند وخدمتش شرفياب مى شدند واخذ دين ومسائل واحكام مى نمودند .
پس مردى از شيعيان در خواب ديد حضرت رسول صلى الله عليه و آله وسلم را كه فرمود : يكى از اولاد من از سكة الموالى حمل و نقل مى شود و در نزديك درخت سيبى كه در خانه عبدالجبار بن عبدالوهاب است دفن خواهد شد ، پس به دست مبارك خود اشاره به آن مكان فرمود . پس آن شيعه از خواب برخاست و رفت نزد صاحب باغ و درخت ، تا آنكه آن باغ و آن درخت را بخرد ، سؤال نمود از براى چه مى خرى اين باغ را ؟ پس خواب خود را نقل نمود . صاحب باغ گفت : من هم مثل اين خواب را ديدم ، پس صاحب باغ آن را وقف نمود بر حضرت عبدالعظيم و تمام شيعه كه در آن مدفون شوند .
پس حضرت عبدالعظيم مريض شد و از دنيا رحلت نمود ، چون اين بزرگوار را برهنه نمودند كه غسل دهند در گريبان آن جناب رقعه [اى ] يافتند كه ذكر نسب خود را فرموده بود به اين بيان : « أنا عبدالعظيم بن عبداللّه بن علي بن حسن

  • نام منبع :
    التذكرة العظيمیة
    سایر پدیدآورندگان :
    هزار، علیرضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 76339
صفحه از 384
پرینت  ارسال به