است . فلسفه زيارت همان تجديد عهد است ، چنانچه در اخبار رسيده و فرمودند : به زيارت ما دوستان ما بيايند براى آنكه تجديد عهد ولايت و محبّت نمايند از آنچه در روز نخست از ايشان اخذ شده و كسى را كه ممكن نيست به زيارت ايشان برود چنانچه فرمودند به زيارت صلحاء از دوستان ايشان رود ، مثل حضرت عبدالعظيم كه تجديد عهد خدمت صالحين از محبّين تجديد عهد خدمت ايشان است ، پس كسى كه خواهد به زيارت ذى بركات ايشان موفق شود و تجديد عهد كند ، اول وظيفه او توبه از اعمال قبيحه و اخلاق ناپسنديده است :
شستشويى كن و آنگه به خرابات درآى
پس معنى زيارت چنانچه دانستى ديدن و حضور است و سلامى كه در زيارت نامه هاى وارده و غيره مى خوانند راجع به تحيّت و ثناخوانى و دعاء مى باشد و اصل معنى «سلام» كه مصدر مجرّد است به معنى سلامت است و معنى «على» و «عليك» به معناى شمول و احاطه است ، چنانچه در «رحمة اللّه عليه» ملاحظه مى شود ، پس معنى «سلام» اين است كه سلامتى و آسايش تو را فرا گرفته و احاطه كرده و از جانب من هيچ شرّى و ضررى به تو نخواهد رسيد و تو از ناحيه من امن و امان دارى .
و البته شخص زائر بايد در حالى كه در حضور امامى و وليّى از اولياء خدا ايستاده و يا از دور ، امامى را ممثّل كرده به خاطر آورده خطاب و تكلّم به سلام مى نمايد ، در حالتى باشد كه هيچ آزارى و آسيبى و صدمه از او به آن امام و ولىّ خدا نرساند ، نه در آن وقت و نه بعد از آن ، معلوم است كه ايشان غرضشان به جز هدايت خلق و صلاح ايشان و اعلاء كلمه توحيد و ظهور آثار بندگى در